کد خبر: ۱۲۸۸۹۱

قابل انكار است؟

رویا خسروی

در روزهای اخیر اعلام خط فقر حدود ۴ میلیون تومانی در شهرستان‌ها و خط فقر حدود ۵ میلیون تومانی در تهران، موجب تعجب بسیاری از مردم شد؛ چراکه پیشتر از آن خط فقر در سال ۱۳۹۹ توسط کمیته امداد ۱۰ میلیون تومان اعلام شده بود و این در حالی است که از ابتدای سال ۱۴۰۰ نرخ تورم در حدود ۵۰ درصد رشد داشته است و این به معنای كاهش شدید قدرت خرید است و مثلا ۱۰ میلیون تومان سال ۹۹ احتمالا به اندازه دو سوم در سال جاری می‌تواند هزینه‌ها را پوشش دهد و این یعنی خط فقر بسیار بالاتر از ۱۰ میلیون تومان است.خط فقر برای سنجش قابلیت‌های درآمدی با در نظر گرفتن سرانه درآمد ملی صورت‌بندی می‌شود. قاعدتا هرچه جمعیت بیشتری زیر خط فقر به سر ببرند، سرانه درآمدی آن کشور پایین‌تر است که این هم خود ناشی از کاهش رشد اقتصادی و نشانگر سقوط شاخص‌های سرمایه‌گذاری است که نتایجش را در سطح رفاه مردم نشان می‌دهد. در نتیجه هر چه درآمد سرانه یک کشور دقیق‌تر اندازه‌‌گیری شود، بهتر می‌توان به آن استناد کرد. سرانه درآمد ملی بر اساس تقسیم تولید ناخالص داخلی بر جمعیت کشور حاصل می‌شود. بانک جهانی برهمین اساس درآمد سرانه را اندازه‌گیری و دسته‌بندی می‌کند ایران در این زمینه در پایین‌ترین سطوح درآمدی قرار ندارد؛ یعنی خطر فقر در آن بر اساس ۱.۹۰ دلار درآمد در روز که مبنای در نظر گرفتن خط فقر است سنجیده نمی‌شود. چون ایران در این طبقه‌بندی در میانه قرار دارد، عدد ۳.۲۰ دلار برای سنجش درآمد روزانه مردمش در نظر گرفته می‌شود. این در حالی است که درآمد رسمی ماهانه بر اساس نرخ ارز، به حدود ۱۵۱ دلار در ماه می‌رسد که در نتیجه تنها حدود ۳۸ درصد خط فقر با این درآمد پوشانده می‌شود. این عدد به عنوان پایین‌تر سطح درآمد تعریف می‌شود. در نتیجه شخصی که پایین‌تر از ۳.۱۲ دلار درآمد دارد در زیر خط فقر مطلق قراردارد. بنابراین در منظومه بانک جهانی، خط فقر  بر این مبنا تعیین می‌شود و رسمیت می‌یابد.به نظر می‌رسد که در این محاسبات نیازهای اولیه مانند دسترسی به کالری لازم برای بقا را سنجیده‌اند اما به جای اینکه یک تصویر دقیق بدهند، تصویر کلی از وضعیت فقر را ایجاد می‌کنند.  در نتیجه ارقامشان بیشتر از اینکه به واقعیت نزدیک باشد، تعجب برانگیز بود. روی همین حساب آنچه به عنوان خط فقر اعلام می‌کنند، به تجربه زیسته بسیاری  از مردم نزدیک نیست و آن را حس نمی‌کنیم. زمانی که از خط فقر صحبت می‌کنیم، برآورد ما باید نیاز آدم‌ها و شکل برآوردنش را در نظر داشته باشد. 

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1400/11/6 -  شماره 5072
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۲۸۸۹۱

قابل انكار است؟

رویا خسروی

در روزهای اخیر اعلام خط فقر حدود ۴ میلیون تومانی در شهرستان‌ها و خط فقر حدود ۵ میلیون تومانی در تهران، موجب تعجب بسیاری از مردم شد؛ چراکه پیشتر از آن خط فقر در سال ۱۳۹۹ توسط کمیته امداد ۱۰ میلیون تومان اعلام شده بود و این در حالی است که از ابتدای سال ۱۴۰۰ نرخ تورم در حدود ۵۰ درصد رشد داشته است و این به معنای كاهش شدید قدرت خرید است و مثلا ۱۰ میلیون تومان سال ۹۹ احتمالا به اندازه دو سوم در سال جاری می‌تواند هزینه‌ها را پوشش دهد و این یعنی خط فقر بسیار بالاتر از ۱۰ میلیون تومان است.خط فقر برای سنجش قابلیت‌های درآمدی با در نظر گرفتن سرانه درآمد ملی صورت‌بندی می‌شود. قاعدتا هرچه جمعیت بیشتری زیر خط فقر به سر ببرند، سرانه درآمدی آن کشور پایین‌تر است که این هم خود ناشی از کاهش رشد اقتصادی و نشانگر سقوط شاخص‌های سرمایه‌گذاری است که نتایجش را در سطح رفاه مردم نشان می‌دهد. در نتیجه هر چه درآمد سرانه یک کشور دقیق‌تر اندازه‌‌گیری شود، بهتر می‌توان به آن استناد کرد. سرانه درآمد ملی بر اساس تقسیم تولید ناخالص داخلی بر جمعیت کشور حاصل می‌شود. بانک جهانی برهمین اساس درآمد سرانه را اندازه‌گیری و دسته‌بندی می‌کند ایران در این زمینه در پایین‌ترین سطوح درآمدی قرار ندارد؛ یعنی خطر فقر در آن بر اساس ۱.۹۰ دلار درآمد در روز که مبنای در نظر گرفتن خط فقر است سنجیده نمی‌شود. چون ایران در این طبقه‌بندی در میانه قرار دارد، عدد ۳.۲۰ دلار برای سنجش درآمد روزانه مردمش در نظر گرفته می‌شود. این در حالی است که درآمد رسمی ماهانه بر اساس نرخ ارز، به حدود ۱۵۱ دلار در ماه می‌رسد که در نتیجه تنها حدود ۳۸ درصد خط فقر با این درآمد پوشانده می‌شود. این عدد به عنوان پایین‌تر سطح درآمد تعریف می‌شود. در نتیجه شخصی که پایین‌تر از ۳.۱۲ دلار درآمد دارد در زیر خط فقر مطلق قراردارد. بنابراین در منظومه بانک جهانی، خط فقر  بر این مبنا تعیین می‌شود و رسمیت می‌یابد.به نظر می‌رسد که در این محاسبات نیازهای اولیه مانند دسترسی به کالری لازم برای بقا را سنجیده‌اند اما به جای اینکه یک تصویر دقیق بدهند، تصویر کلی از وضعیت فقر را ایجاد می‌کنند.  در نتیجه ارقامشان بیشتر از اینکه به واقعیت نزدیک باشد، تعجب برانگیز بود. روی همین حساب آنچه به عنوان خط فقر اعلام می‌کنند، به تجربه زیسته بسیاری  از مردم نزدیک نیست و آن را حس نمی‌کنیم. زمانی که از خط فقر صحبت می‌کنیم، برآورد ما باید نیاز آدم‌ها و شکل برآوردنش را در نظر داشته باشد. 

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد