کد خبر: ۱۳۰۸۵۶
یك فعال سیاسی اصولگرای عدالتخواه؛

با حکمرانی«حاج‌آقایی» نیل به جمهوریت و پاسخگویی، سراب است

یك فعال سیاسی اصولگرا ی عدالتخواه می‌گوید: با وجود حکمرانی«حاج آقایی» تبدیل شدن سیاست‌گزاری‌ها در ایران به روندی جمهوریتی و پاسخگو، توهم و سراب است.

سعید زیباکلام، در یادداشتی نوشت: ظرف این سال‎های اخیر، روند یا رفتار پارادایمی دیگری از  حکمرانی «حاج‌آقائی»  قابل روئت‌تر شده. در جایی سیلی می‌‎آید و یا قطاری از ریل خارج می‎شود و یا مجتمع چندین ده واحدی فرو می‎ریزد و یا محله‎ای متراکم از جمعیت دچار آتش ‎سوزی شدید می‎شود بدون اینکه ماشین‎های سازمان آتش ‎نشانی امکان ورود به نقاط کانونی حریق داشته باشند و هکذا. و سپس بسیاری از مقامات عالی‎رتبه، همچون رئیس‌جمهور، رئیس ‎مجلس، رئیس قوه قضائیه، معاون اول رئیس‌جمهور و هکذا، به مقامی یا نهادی تابع خود دستور بررسی قصور و تقصیرهای احتمالی، و شناسایی علل وقوع حادثه یا فاجعه را صادر می‎کنند. در برخی موارد مقام عالی‎رتبه دستور می‎دهد «همۀ دستگاه‎ها اقدامات و تدابیر لازم را برای پیشگیری از بروز خسارات در دستور کار قرار دهند» (حاج آقا رئیسی دربارۀ سیل‎های اخیر).
سال‎های نیمۀ اول دهۀ شصت که پست‎های مدیریتی داشتم به سرعت متوجه شدم که بسیاری از این قبیل فرامین، هنگامی که به سطوح مدیریت‎های اجرایی و کارشناسی می‎رسد، در اکثر قریب به اتفاق موارد بی ‎سروصدا بایگانی می‎شود و در صورتی که مقام دستوردهنده چندین ماه یا سال بعد پیگیر اجرای دستور خود شود مدیران میانی و پایین دستی با همکاری کارشناسان خود، همان کارمندان، گزارشی از اقدامات برایش تهیه می‎کنند که آن مقام باید هم وقت کافی برای مطالعۀ دقیق گزارش داشته باشد و هم بسیار هوشمند و نکته‌سنج باشد تا بفهمد در واقع هیچ کاری انجام نشده! آنچه اما در عمل رخ می‎دهد این است که این مقامات در اکثر قریب به اتفاق موارد، هیچ‌گاه پیگیر اجرای دستور خود نمی‎شوند و در موارد نادری هم که بشوند بسیار نامحتمل است که مجال خواندن دقیق گزارش اقدامات را داشته باشند، و چنانچه بر حسب تصادف، با هشیاری و دقت بالا بخوانند و متوجه شوند هیچ اقدام جدّیِ موثّری انجام نشده، قریب به محال است که از مقصران دستگاه تابعۀ خود بازخواست کرده، اِعمال مجازات کند و سپس ماجرا را به اطلاع جمهور مردم برساند. تا اینجای این چهره از «حکمرانی حاج‌آقائی»، تنها به رفتار حاکمان و مقامات و دستگاه‎های اجرایی حکمرانی پرداختم اما در این چهره، رسانه‎‌ها هم نقش فوق‌‎العاده موّثری دارند تا آن مصائب و فجایع هر ساله تکرار شود و آب هم از آب تکان نخورد. زیرا رسانه‌‎های ما اعم از رسانۀ موسوم به ملّی تا مطبوعات و شبکه ‎های اجتماعی نوعاً آن مصائب و فجایع را پیگیری نمی‎کنند. بخش مکمّل این چهره از «حکمرانی حاج‌آقائی»، دستگاه‎های نظارتی از قبیل مجلس، شوراهای عالی غیر قانونی و قوۀ قضائیه هستند. هیچ یک از این نهادهای نظارتی و بالادستی نوعاً پیگیر آن مصائب و فجایع نمی‎شوند و چنانچه یکی از نمایندگان مجلس ازسر وظیفه ‎شناسی و یا به علت فشار برخی از شهروندان حوزۀ انتخابیۀ خود، پیگیر ماجرا شود جناب آقای رئیس مجلس زودا زود او را به لطایف‌الحیلی کاملاً «حاج‌آقایی» به اسکات می‎کشاند. سکوت تشکل‎های مختلف قانونی و غیر قانونی، اعم از سیاسی یا صنفی یا دانشجویی و سازمان‎های مردم نهاد، در این زمینه به تقویت و تحکیم هر چه عمیق‎تر «حکمرانی حاج‌آقائی» مدد می‎رساند.
بدین ترتیب است که مجموعۀ بسیار بزرگی از نهادها، شخصیت‎ها، روندها، هنجارها به نحو نانوشته‎ و نامرئی دست به دست هم می‎دهند تا «حکمرانی حاج‌آقائی» را جهت تمهید و ایجاد فجایع و مصائب متعدد هر سالۀ این مرز و بوم تقویم و تحکیم ‎کنند. و این یعنی، تصور اینکه با تعویض ولی فقیه، رئیس جمهور، شورای ملکوتی نگهبان، وزراء، چندین ده شورای عالی غیر قانونی ریز و درشت، مجمع مصلحت نظام، شورای ضد دموکراتیک سران سه قوه، و نمایندگان ولی فقیه در تعداد بسیار زیادی از نهادهای سراسر کشور، مملکت و حکمرانی و سیاست‌گزاری ما روندی جمهوریتی و پاسخگو و قاعده‌‎مند خواهد یافت، توهمی و بلکه سرابی بیش نیست. لازم است عجالتاً به اجمال اضافه کنم که اگر تصور می‎کنیم با حذف مقولۀ ولایت فقیه، «حکمرانی حاج‌آقائی» جای خود را به سهولت به حکمرانی قاعده‎ مندِ پاسخگویِ جمهوریتی خواهد داد سخت در اشتباهیم. و اگر چه نهاد {....} آب قابل توجهی به آسیاب «حکمرانی حاج‌آقائی» می‎ریزد لیکن به نظر بنده به خودی خود، عمود خیمۀ «حکمرانی حاج‌آقائی» نیست. می‎توان به راحتی تصور کرد که چند سال دیگر این نهاد بالکل از صحنۀ سیاست‌‎ورزی ایران حذف شده باشد و معذلک مشکلات و مصائب مردم و غارت بیت‎ المال و تضییع حقوق عموم مردم و طبقات زحمتکش و مستضعف کماکان بر همان پاشنۀ سابق بچرخد.
به عوض هتک حرمت و ارعاب و بعضا تهدید، که چرا از امکان حذف {....} سخن به میان آورده‌ام و یا چرا حذف آن را حلّال جمیع مشکلات و مصائب خرد و کلان حکمرانی جاری ندانسته‌ام، توصیه می‌کنم کسانی که عشق و عرق و شفقتی نسبت به ملّت ایران در قلبشان جاری است تلاش کنند لایه‌های ژرف‌تر و زیرین «حکمرانی حاج‌آقائی» را صبورانه‌تر و بصیرتمندانه‌تر ببینند و به فکر ترمیم و تصحیح بسیار تدریجی و گام به گام این انبوه هنجارها و رویه‌ها و عادات حکمرانیِ ویرانگرِ ضداسلامیِ ضدجمهوریتیِ ضد مردمی بیافتند.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1401/5/15 -  شماره 5182
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۳۰۸۵۶
یك فعال سیاسی اصولگرای عدالتخواه؛

با حکمرانی«حاج‌آقایی» نیل به جمهوریت و پاسخگویی، سراب است

یك فعال سیاسی اصولگرا ی عدالتخواه می‌گوید: با وجود حکمرانی«حاج آقایی» تبدیل شدن سیاست‌گزاری‌ها در ایران به روندی جمهوریتی و پاسخگو، توهم و سراب است.

سعید زیباکلام، در یادداشتی نوشت: ظرف این سال‎های اخیر، روند یا رفتار پارادایمی دیگری از  حکمرانی «حاج‌آقائی»  قابل روئت‌تر شده. در جایی سیلی می‌‎آید و یا قطاری از ریل خارج می‎شود و یا مجتمع چندین ده واحدی فرو می‎ریزد و یا محله‎ای متراکم از جمعیت دچار آتش ‎سوزی شدید می‎شود بدون اینکه ماشین‎های سازمان آتش ‎نشانی امکان ورود به نقاط کانونی حریق داشته باشند و هکذا. و سپس بسیاری از مقامات عالی‎رتبه، همچون رئیس‌جمهور، رئیس ‎مجلس، رئیس قوه قضائیه، معاون اول رئیس‌جمهور و هکذا، به مقامی یا نهادی تابع خود دستور بررسی قصور و تقصیرهای احتمالی، و شناسایی علل وقوع حادثه یا فاجعه را صادر می‎کنند. در برخی موارد مقام عالی‎رتبه دستور می‎دهد «همۀ دستگاه‎ها اقدامات و تدابیر لازم را برای پیشگیری از بروز خسارات در دستور کار قرار دهند» (حاج آقا رئیسی دربارۀ سیل‎های اخیر).
سال‎های نیمۀ اول دهۀ شصت که پست‎های مدیریتی داشتم به سرعت متوجه شدم که بسیاری از این قبیل فرامین، هنگامی که به سطوح مدیریت‎های اجرایی و کارشناسی می‎رسد، در اکثر قریب به اتفاق موارد بی ‎سروصدا بایگانی می‎شود و در صورتی که مقام دستوردهنده چندین ماه یا سال بعد پیگیر اجرای دستور خود شود مدیران میانی و پایین دستی با همکاری کارشناسان خود، همان کارمندان، گزارشی از اقدامات برایش تهیه می‎کنند که آن مقام باید هم وقت کافی برای مطالعۀ دقیق گزارش داشته باشد و هم بسیار هوشمند و نکته‌سنج باشد تا بفهمد در واقع هیچ کاری انجام نشده! آنچه اما در عمل رخ می‎دهد این است که این مقامات در اکثر قریب به اتفاق موارد، هیچ‌گاه پیگیر اجرای دستور خود نمی‎شوند و در موارد نادری هم که بشوند بسیار نامحتمل است که مجال خواندن دقیق گزارش اقدامات را داشته باشند، و چنانچه بر حسب تصادف، با هشیاری و دقت بالا بخوانند و متوجه شوند هیچ اقدام جدّیِ موثّری انجام نشده، قریب به محال است که از مقصران دستگاه تابعۀ خود بازخواست کرده، اِعمال مجازات کند و سپس ماجرا را به اطلاع جمهور مردم برساند. تا اینجای این چهره از «حکمرانی حاج‌آقائی»، تنها به رفتار حاکمان و مقامات و دستگاه‎های اجرایی حکمرانی پرداختم اما در این چهره، رسانه‎‌ها هم نقش فوق‌‎العاده موّثری دارند تا آن مصائب و فجایع هر ساله تکرار شود و آب هم از آب تکان نخورد. زیرا رسانه‌‎های ما اعم از رسانۀ موسوم به ملّی تا مطبوعات و شبکه ‎های اجتماعی نوعاً آن مصائب و فجایع را پیگیری نمی‎کنند. بخش مکمّل این چهره از «حکمرانی حاج‌آقائی»، دستگاه‎های نظارتی از قبیل مجلس، شوراهای عالی غیر قانونی و قوۀ قضائیه هستند. هیچ یک از این نهادهای نظارتی و بالادستی نوعاً پیگیر آن مصائب و فجایع نمی‎شوند و چنانچه یکی از نمایندگان مجلس ازسر وظیفه ‎شناسی و یا به علت فشار برخی از شهروندان حوزۀ انتخابیۀ خود، پیگیر ماجرا شود جناب آقای رئیس مجلس زودا زود او را به لطایف‌الحیلی کاملاً «حاج‌آقایی» به اسکات می‎کشاند. سکوت تشکل‎های مختلف قانونی و غیر قانونی، اعم از سیاسی یا صنفی یا دانشجویی و سازمان‎های مردم نهاد، در این زمینه به تقویت و تحکیم هر چه عمیق‎تر «حکمرانی حاج‌آقائی» مدد می‎رساند.
بدین ترتیب است که مجموعۀ بسیار بزرگی از نهادها، شخصیت‎ها، روندها، هنجارها به نحو نانوشته‎ و نامرئی دست به دست هم می‎دهند تا «حکمرانی حاج‌آقائی» را جهت تمهید و ایجاد فجایع و مصائب متعدد هر سالۀ این مرز و بوم تقویم و تحکیم ‎کنند. و این یعنی، تصور اینکه با تعویض ولی فقیه، رئیس جمهور، شورای ملکوتی نگهبان، وزراء، چندین ده شورای عالی غیر قانونی ریز و درشت، مجمع مصلحت نظام، شورای ضد دموکراتیک سران سه قوه، و نمایندگان ولی فقیه در تعداد بسیار زیادی از نهادهای سراسر کشور، مملکت و حکمرانی و سیاست‌گزاری ما روندی جمهوریتی و پاسخگو و قاعده‌‎مند خواهد یافت، توهمی و بلکه سرابی بیش نیست. لازم است عجالتاً به اجمال اضافه کنم که اگر تصور می‎کنیم با حذف مقولۀ ولایت فقیه، «حکمرانی حاج‌آقائی» جای خود را به سهولت به حکمرانی قاعده‎ مندِ پاسخگویِ جمهوریتی خواهد داد سخت در اشتباهیم. و اگر چه نهاد {....} آب قابل توجهی به آسیاب «حکمرانی حاج‌آقائی» می‎ریزد لیکن به نظر بنده به خودی خود، عمود خیمۀ «حکمرانی حاج‌آقائی» نیست. می‎توان به راحتی تصور کرد که چند سال دیگر این نهاد بالکل از صحنۀ سیاست‌‎ورزی ایران حذف شده باشد و معذلک مشکلات و مصائب مردم و غارت بیت‎ المال و تضییع حقوق عموم مردم و طبقات زحمتکش و مستضعف کماکان بر همان پاشنۀ سابق بچرخد.
به عوض هتک حرمت و ارعاب و بعضا تهدید، که چرا از امکان حذف {....} سخن به میان آورده‌ام و یا چرا حذف آن را حلّال جمیع مشکلات و مصائب خرد و کلان حکمرانی جاری ندانسته‌ام، توصیه می‌کنم کسانی که عشق و عرق و شفقتی نسبت به ملّت ایران در قلبشان جاری است تلاش کنند لایه‌های ژرف‌تر و زیرین «حکمرانی حاج‌آقائی» را صبورانه‌تر و بصیرتمندانه‌تر ببینند و به فکر ترمیم و تصحیح بسیار تدریجی و گام به گام این انبوه هنجارها و رویه‌ها و عادات حکمرانیِ ویرانگرِ ضداسلامیِ ضدجمهوریتیِ ضد مردمی بیافتند.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد