حجتالاسلام محمدتقی فاضل میبدی با تأکید بر اینکه اعتراضات اخیر را باید دقیقا ریشهیابی کنیم، گفت: اگر خواسته باشیم فرافکنی کنیم و بگوییم برای آن طرف مرزها است و کشورهای خارجی دارند این کارها را میکنند، تحریک کننده هستند، عوامل نفوذ دارند و چند نفر از آنها را دستگیر کردهایم هم ضعف نظام را نشان میدهد و هم توهین به ملت است. مسأله فساد در جامعه خیلی عمیق و ریشه دار است که «أُولُوا بَقِیَّة» میفهمند چه طور باید با آن برخورد کرد و کار هر کسی هم نیست. اگر این نخبگان جامعه در برابر فسادهای ساختاری جامعه ساکت باشند، عدهای ظالم تبعیت میکنند از خوشگذرانیهایی که در جامعه رواج پیدا کرده است.همان طوری که سکوت نخبگان در برابر فساد موجب ظلم میشود، از مفهوم این آیه معلوم میشود اگر نخبگان جامعه به تعبیر قرآن «أُولُوا بَقِیَّة» در جامعه صحبت کنند، جلوی فساد را بگیرند، تذکر بدهند و با رویدادها ریشهای برخورد کنند، مؤثر است. اما در جامعهای که نخبگان آن ساکت باشند و یا در رأس کار نباشند و به جای آن سفلگان بر کرسیهای مسئولیت و مدیریت بنشینند، طبیعی است که آن جامعه خدا پسند و پیامبر(ص) پسند نخواهد بود. به هر حال مردم هم به ویژه در مسأله اقتصادی مشکل اساسی دارند؛ هر دولت و مجلسی هم که میآید وعده میدهد و این وعدهها محقق نمیشود. به این دلیل من معتقدم دردها و مشکلات فروخفتهای هست که دولتمردان ما باید به آنها توجه و مشکلات را حل کنند. میبدی در ادامه با تاکید بر حضور نخبگان جامعه ادامه داد: اگر از حل مشکل عاجز هستند از کارشناسان، دانشگاهیان و زبدگان استفاده کنند. چرا باید منظومه اقتصادی کشور به گونهای ضعیف باشد که نتواند از آدمهای دانشمند بلندفکر استفاده کند؟! اینکه ما فقط خواسته باشیم باندی، حزبی با گروهی مهرهها را بچینیم نه کارشناسانه، جامعه همین طور میشود. ممکن است کسی که در رأس کار قرار دارد خائن نباشد ولی نابلد باشد. تأثیرات منفی آدم نابلد بر جامعه کمتر از آدم خائن نیست. ما به جای اینکه عوامل نفوذ را در حرکتهای اعتراضی شناسایی کنیم، عوامل جهل و نادانی را در دستگاههای اجرایی هم شناسایی کنیم. ببینیم کجای دستگاههای اجرایی کشور آدمهای نابلد و کجا آدمهای بلد و کاردان هستند؛ این خیلی مهم است. یعنی اگر بدنه اجرایی کشور ضعیف شد، ضعفش بسیار خطرناک است. ما در اسلام خواندهایم و در جامعه هم داریم میبینیم، یکی از عوامل مهمی که باعث بروز این حرکتهای خطرناک اجتماعی میشود، «فقر» و «نابرابری اقتصادی» است. من جای دیگر هم گفتهام که ما بالغ بر ۴۰ سال است انقلاب کردهایم و هنوز نتوانستهایم تورم را یک رقمی کنیم. این ملت چه قدر میخواهد فشار گرانیها را تحمل کند؟! چه قدر میخواهد گرفتار تورمهای لجام گسیخته باشد؟! باید اینها را حل کنند.والله در این کشور افراد کارشناس، کاردان، باسواد، متخصص و دانشگاهی هستند که میتوانند مشکلات را حل کنند اما سراغ آنها نمیرویم و رها کردهایم. حتی در خارج از کشور، بسیار افراد کاردانی هستند که دلشان برای ایران و نظام سوخته ولی کسی دعوتشان نمیکند و یا اصلا میترسند که بیایند.بنابر این، من معتقدم باید فضای امنیتی کشور به گونهای شود که افراد کاردان در رأس کارها قرار بگیرند و جرأت داشته باشند حضور پیدا کنند. اگر این طور نشد، افراد زبده و نخبگان جامعه یک گوشه مینشینند و نهی از فساد هم صورت نمیگیرد. آن وقت جامعه به تعبیر قرآن «ظلم زده» میشود. وی در مورد ادبیات سخن گفتن با مردم و معترضین معتقد است: ما یک «زبان تهدید» و یک «سر تدبیر» داریم. اگر به جای زبان تهدید، سر تدبیر به کار بیفتد مشکلات حل میشود.تهدید هیچ مشکلی را حل نمیکند. امام علی(ع) فرمودهاند که سوءتدبیر باعث تدمیر میشود؛ «تدمیر» یعنی جامعه را نابسامان میکند و از بین میبرد. همچنین فرمودهاند که «سُوءُ التَّدبیرِ مِفتاحُ الفَقرِ».یعنی اگر در جامعه تدبیر به کار نیفتد و تهدید به کار بیفتد، در آن جامعه فقر رواج پیدا میکند. لذا مسئولان نباید تهدید کنند. ولو اینکه چند نفر به خیابان بیایند، ما شاهد هستیم که ممکن است شعارهای هنجارشکنانه بدهند و کارهای بدی هم بکنند ولی به خاطر چهار نفر، پنج نفر، ۱۰ نفری که اخلال ایجاد میکنند یا شیشهای را میشکنند، نباید نسبت به بقیه معترضین با زبان تهدید سخن بگوییم.در هر صورت، من معتقدم که باید رویکردها و ادبیات مسئولان نسبت به این اعتراضات عوض شود، باید با مدارا و زبان خوش سخن گفت، درد مردم را شناخت و به رسمیت شناخت. دستگیری و پر کردن زندانها مشکلی را حل نمیکند.وی با بیان اینکه بیشتر ریشه اقتصادی دارد تا فرهنگی و غیره، افزود: ما روی دو چیز خیلی شعار دادهایم که یکی «آزادی» و دیگری «عدالت» است. نسل جوان امروز سرگردان است؛ نه عدالتی میبیند که بخواهد زندگیاش را تنظیم کند و نه آزادی میبیند که بخواهد حرفش را بزند. یعنی فقدان آزادی و عدالت این جوان را به خشم آورده است؛ خشم جوانی که از دانشگاه فارغ التحصیل شده، در جامعه بیکار است، احساس بیهویتی میکند، سرگردان است، میخواهد ازدواج کند یا ماشین بخرد پول ندارد و میخواهد خانه بخرد که اصلا محال است.با کشوری که این همه ثروت، منابع و مغز متفکر دارد چرا یک جوان باید نتواند ماشین و خانه بخرد؟! در هر جای اروپا اگر یک جوانی که شهروند آنجا است بخواهد زمین یا خانه بخرد به راحتی این کار را میکند؛ از طریق تسهیلات بانکی صاحب خانه و ماشین میشود. چرا امروز باید جوانان ما فوج فوج از کشور خارج شوند؟! این درد بزرگی است. جوانی که در جامعه با تورم ۴۰ درصد و بیکاری روبرو هست طبیعتا آرام نمینشیند؛ یا از کشور خارج میشود یا به خیابان میآید و اعتراض میکند. ما باید اینها را با چشم خودمان ببینیم.میبدی درباره میزگردهای صدا و سیماگفت:لازم هست ولی کافی نیست. به نظر من ۹۰ درصد از برنامههای صداوسیما مطلوب نیست. به ویژه در دو ماه محرم و صفر اینقدر برنامههای تحریف کننده دین و مذهب داشت و تبلیغهای عجیب و غریبی که از مداحیها و نوحه خوانیها، بعضیها در زمان خاص خودش لازم است ولی دو ماه پی در پی این کارها را کردن درست نیست، البته هرچه بیشتر مغزهای متفکر سیاسی و اقتصادی در صدا و سیما حرف بزنند به نفع کشور است. باید فکر مخالف را به رسمیت بشناسیم و هم آنها را بر سر سفره اداره مملکت دعوت کنیم. اینکه نیم ساعت در تلویزیون حرف بزند و بعد به سراغ کارش برود کافی نیست.