علاوه بر عوامل اندازهگیری، عوامل روانی نیز بر درک مردم از تورم اثرگذار است. یکی از این عوامل، خریدهای متداول مردم و شاخص قیمت روزمره است. دیدگاه مردم درباره تورم به طور عمده ناشی از تغییرات قیمت کالاهایی مثل موادغذایی است که به طور روزمره خریداری میشوند. این کالاها به طور معمول نرخ تورم بالاتری را تجربه میکنند و به همین دلیل اثرگذاری قوی بر درک مردم از تورم دارند. محاسبات مرکز پژوهشهای مجلس از تورم ایران با استفاده شاخص EPI نشان میدهد که این نرخ با آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار اختلاف چشمگیری داشته و به تورم احساس شده نزدیکتر است. دیگر علت روانی در درک نادرست از تروم، برداشت ناصحیح از دوره زمانی محاسبه تورم است. در حالی که تورم نقطه به نقطه منعکس کننده تغییرات سطح عمومیها در بازه زمانی یک ساله است، ممکن است برخی افراد در ارائه آمار تورمیاحساس شده دچار خطا شوند و قیمتها را با چند سال قبل مقایسه کنند. تفاوت بین نیاز و تقاضا نیز در درک تورم تاثیرگذار است. در واقع ممکن است افراد مایل به خرید کالاهایی باشند که توانایی خرید آنها را نداشته باشند. در این شرایط، افزایش قیمت این کالاها و دورتر شدن آنها از سبد مصرفی افراد، بر درک آنها از تورم اثر میگذارد. با این وجود با درنظر گرفتن اقداماتی میتوان درک مردم از تورم را تا حدودی به تورمهای رسمینزدیکتر و از عواقب منفی این موضوع جلوگیری کرد.