در روزهایی که مردم علاوه بر دغدغه همیشگی گرانی افسارگسیخته و تورم، نگرانی مذاکرات و حصول توافق هستهای با ایالات متحده و احتمال جنگ راهم دارند، قطعی برق و خاموشی آن هم در ابتدای آغاز فصل گرم، مشکلی نه چندان تازه است که گویی قرار است همچون تورم و مذاکرات، در سایه بیتدبیریها، سالهای طولانی ادامه یابد.
درحالی که تازه به میانه بهار رسیدهایم، قطعیهای برق در برخی شهرستانها به ۴ ساعت در روز و حتی بیشتر هم رسیده و بهنظر میرسد هیچ برنامه مشخصی در خصوص اعمال خاموشیها وجود ندارد.همه اینها باعث شده موج تازه نگرانیها نسبت به قطعی برق در فصل گرما بیش از پیش احساس شود، با توجه به کمبود فشار آب در اغلب نقاط، قطعی برق سبب میشود تا پمپ آب برخی مجتمعهای مسکونی از کار بیفتد و آب به طبقات بالایی نرسد، همچنین در برجهای مسکونی(که اتفاقا در شهرهای حاشیهای همچون پردیس و پرند به وفور یافت میشوند) وقتی برق قطع میشود، آسانسورها از کار میافتند و این آغاز مصیبت است. بسیاری تصور میکنند با ساخت نیروگاه جدید، مشکل ناترازی حل میشود، اما وابستگی شدید صنعت برق به گاز باعث شده است که همزمان با مشکل کمبود گاز، کمبود برق هم رقم بخورد و موضوع را پیچیدهتر کند یعنی اگر برفرض هم نیروگاه جدید ساخته شود، وقتی خوراک این نیروگاه تامین نشود (کمبود گاز) در نتیجه عملا امکان افزایش تولید فراهم نیست.در سالهای اخیر وضعیت به جایی رسیده که خاموشیهای گسترده به بخشی عادی از زندگی مردم تبدیل شده است. در اوج این بحران، ایران همچنان به صادرات برق به کشورهای همسایه ادامه میداد.قطعی برق خارج از زمانبندی هم از نکاتی است که مردم را به شدت گلایه مند کرده است. یکی از دلایل اساسی کاهش تولید برق، کمبود گاز طبیعی و سوخت مایع برای نیروگاهها است. در بهار ۱۴۰۴، بهدلیل خشکسالی زمستان قبل و مصرف بالای خانگی، ذخایر گازی کافی برای تامین همزمان خانگی و صنعتی موجود نیست. با توجه به افزایش گرما در سال ۱۴۰۴ و پیشبینی افزایش مصرف برق در تابستان، تداوم یا حتی تشدید خاموشیها بسیار محتمل است. بحران برق بهار ۱۴۰۴، تنها یک حادثه فصلی نیست؛ بلکه هشداری جدی درباره وضعیت شکننده انرژی در کشور است.
همزمان با موج نارضایتی و گلایههای مردمی، دولت با چالش جدی تامین برق در کشور مواجه است.ظرفیت تولید برق کشور محدود است و جواب مجموع نیازهای شهری و صنعتی را نمیدهد، بنابراین دولت ناگزیر است که برای هر دو بخش سهمیه درنظر بگیرد و اگر مصرف یک بخش از آن سهمیه فراتر رفت، راهی جز تحمیل خاموشی یا تأمین برق از طرق دیگر همچون ژنراتور یا پنلهای خورشیدی ندارد.صنایع از ابتدای سال درگیر خاموشیها هستند و بخش شهری نیز اخیرا با تشدید خاموشیها مواجه شده است. آنطور که کارشناسان و متخصصان حوزه انرژی میگویند با ورود به تابستان و اوج گرما، وضعیت از این بدتر خواهد شد. بدیهی است که اگر بر زمان خاموشیهای صنایع افزوده شود، تولید کاهش پیدا میکند و پیامدهای منفی قابل ملاحظهای برای اقتصاد کشور خواهد داشت که در نهایت بار آن بر دوش مردم خواهد بود. اگر ساعات خاموشی مناطق شهری و روستایی هم افزایش پیدا کند، زندگی روزمره مردم و خدمات شهری معطل و مختل میشود و سبب افزایش نارضایتیها خواهد بود. حال سئوال اینجاست که دولت باید در تأمین برق کدام بخش بیشتر کوشا باشد تا با تبعات اجتماعی و نارضایتیهای کمتری مواجه شود.به گفته کارشناسان انرژی، بحران ساختاری برق در ایران که امروز به اوج خود رسیده، ریشه در مجموعهای از تصمیمات سیاسی و اقتصادی دارد که طی دو دهه گذشته اتخاذ شدهاند. این تصمیمات عمدتاً مبتنی بر ملاحظات کوتاهمدت سیاسی و بدون در نظر گرفتن پیامدهای بلندمدت بودهاند.