آیت‌اله موسوی خوئینی‌ها به پرسش‌های یکی از مخاطبان درباره جریان اصلاحات پاسخ داده که متن سئوال و جواب‌های ایشان به این شرح است: یکی از خوانندگان محترم مطالب و سئوال‌های زیر را برای من فرستاده‌اند: «چرا همه اطرافیان اصلاح‌طلبان همیشه در فکر عبور از نظام هستند؟ چرا سروش، شبستری، طباطبایی، آقاجری و کدیور خود رابه اصلاح‌طلبان نزدیک می‌دانند؟ چرا بیشتر طرفداران اصلاح‌طلبان از قشری هستند که تقیدات مذهبی کمتری دارند؟ چرا دشمنانی مثل اسرائیل و آمریکا بیشتر به حکومت اصلاح‌طلبان در ایران علاقه دارند؟ (اصلاح‌طلبان بزرگ‌ترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند؟ ) چرا اکثریت مراجع کشور با اصلاح‌طلبان نیستند؟ چرا خواننده‌ها و بازیگرها و اپوزیسیون خارج از کشور و سازمان بهائیت و... از اصلاح‌طلبان حمایت می‌کنند؟ چرا وقتی یک اصلاح‌طلب رأی می‌آورد، یک عده می‌آیند و در خیابان می‌رقصند و [... ] می‌خورند؟ اگر یک بیننده بی‌طرف و منصف به این صحنه و گروه‌بندی نگاه کند، باید به این نتیجه برسد که مطلوب امام زمان(عج) و امام خمینی(ره) همین است که اصلاح‌طلبان می‌خواهند؟ شما من را اقناع بفرمایید.»
و این خواننده محترم در آخر از من خواسته‌اند، بیش از آنکه به جواب و جدل بپردازم، کمی فکر کنم. ایشان هشت سئوال پرسیده‌اند و من سعی می‌کنم به آن‌ها پاسخ دهم. معنی پاسخ‌گفتن‌های من این نیست که تمام آنچه را که گفته‌اند رد می‌کنم، بلکه من، با همراهی ایشان، این سئوال‌ها را به صحنه واقعیت می‌برم و در آنجا به داوری می‌گذارم. ایشان گفته‌اند‌همه اطرافیان اصلاح‌طلبان همیشه در فکر عبور از نظام هستند. من از انتخابات ریاست‌جمهوری شروع می‌کنم که بیش از ۴۱ میلیون نفر پای صندوق‌های رأی آمدند و مقام معظم رهبری گفتند که من از تَک‌تَک آنان تشکر می‌کنم و این رأی‌ها را رأی به نظام دانستند. اصلاح‌طلبان هم در میان همان ۴۱ میلیون نفر بودند، پس نه‌تنها از نظام عبور نکرده‌اند، بلکه آن را تأیید کرده‌اند و، با توجه به تعداد آرای نامزد پیروزشان، نتیجه می‌گیریم که اصلاح‌طلبان بیشتر از دیگران به نظام رأی داده‌اند.
این خواننده محترم از اشخاصی نام برده‌اند و سئوال کرده‌اند‌چرا این افراد خود را به اصلاح‌طلبان نزدیک می‌دانند؟ من چندی پیش در پاسخ یکی از خوانندگان محترم عرض کردم که اصلاح‌طلبان یک حزب نیستند، بلکه اصلاح‌طلبی یک جریان فکری-سیاسی است که طیف وسیعی را در بر می‌گیرد و چه‌بسا آخر طیف با اول طیف بسیار متفاوت باشد. اصلاح‌طلبی تعریف واحدی ندارد تا همه افراد با آن تعریف سنجیده شوند. در میان اصول‌گرایان نیز همین اختلاف وجود دارد: برخی آرای مردم را حق‌الناس می‌دانند و به حراست از آن پایبندند؛ عده‌ای هم معتقدند و نوشته‌اند و گفته‌اند که مردم حقی ندارند تا بخواهند آن را، از راه رأی دادن، به حاکمان واگذار کنند. این عده مردم را در حد اولاد صغار می‌دانند که پدر و جدّ پدری قیمِ قهری آنان‌اند و آنان حق چون و چرا در تصمیماتِ ولیّ قهری خود ندارند. و حتی در میان اصول‌گرایان کسانی هستند که از جمهوری اسلامی عبور کرده‌اند و به خلافت اسلامی معتقدند و گویا از اول هم اعتقاد به جمهوری نداشته‌اند و چه‌بسا این جماعت خود را اصول‌گراتر از همه اصول‌گرایان می‌دانند، زیرا معتقدند نظریه آنان به اصول تعالیم اسلام نزدیک‌تر است!
این خواننده محترم گفته‌اند:چرا بیشتر طرفداران اصلاح‌طلبان از قشری هستند که تقیدات مذهبی کمتری دارند؟ از ایشان سئوال می‌کنم آیا کسی از اطرافیان جناب آقای خاتمی و از دولت ایشان و مربوطان به دولتشان، به اتهام یا به جرم فساد مالی، به زندان رفته است؟ ولی از وابستگان و مربوطان به دولتی که اصول‌گرایان تمام‌قد پشت او ایستاده بودند چند نفر یا در زندان‌اند یا بازداشت شده‌اند و یا پرونده آنان در حال تکمیل است؟ کدام دولت بود که در پایان کارش ۱۶میلیارد تومان از بیت‌المال به حسابی غیردولتی (گفته می‌شود به حساب شخص بوده است) واریز شده بود؛ دولت اصلاح‌طلب یا اصول‌گرا؟ (البته پس از آنکه برملا شد و سروصدای آن درآمد، این مبلغ به خزانه دولت بازگردانده شد). می‌دانید که در منطق امامان معصوم نشانه تقیدات مذهبی کثرت نماز و روزه نیست، بلکه امانت‌داری به‌ویژه در بیت‌المال است.
من هم مانند شما طرفدار حجابم و به‌ترویج نماز و روزه در میان جامعه اعتقاد دارم -و البته با تحمیل آن به مردم مخالف هستم- ولی آنچه مُلک و ملت را بر باد می‌دهد نه بی‌حجابی یا نماز نخواندن و روزه‌خواری بعضی از افراد، که ناراستی با بندگان خدا و تحقیر آنان است. آنچه به کشور و به ایمان مردم به نظام آسیب می‌زند حیف و میل‌های بیت‌المال است که یک قلم آن ۲۷هزار میلیارد تومان بود، که به فرموده مولا امیرالمؤمنین علیه‌السلام یَخضِمونَ مالَ اله خَضمَ الإبِلِ نِبتَةَ الرَبیع(مال خدا را با ولع خوردند، آنچنان که اُشتران گیاه بهاری را). من به تمام خواهران و برادران، به‌ویژه هواداران اصلاحات، توصیه می‌کنم که هرچه بیشتر به شریعت محمدی (ص) و شعائر و آداب و اخلاق دینی و مذهبی مقید و پایبند باشند، که نه‌تنها برای آخرتشان که برای دنیایشان هم خوب است.