میگویند خصوصیسازی برنامه اصلی دولتهاست و مورد حمایت ارکان نظام سیاسی، اما بعد از یک دهه از آمارهایی رسمی پرده برداری میشود که در خوشبینانهترین حالت بیشتر از هشتاد درصد واگذاری شرکتها و کارخانجات دولتی به نام بخش خصوصی بوده است و به کام بخش عمومی غیردولتی یا همان خصولتیهای معروف!این وضعیت خصوصیسازی در اقتصاد ایران است؛ تصمیمگیران در تازهترین واکنش خود به این آشفتهبازار دستور بازداشت رییس سازمان خصوصیسازی را صادر کردهاند و حالا چند روزی است که پوری حسینی به زندان منتقل شده است. اینکه اتهام او کدام یک از موارد مشهور یا غیر مشهور واگذاریهای مشکوک است هنوز مشخص نیست اما در کلیت این ماجرا میتوان به این نتیجه رسید که هنوز علت واقعی وضعیت ناگوار موجود در موضوع خصوصیسازی برای مسئولان روشن نیست و تصورشان آن است که با قربانی کردن یک مدیر دولتی ، مسئله حلوفصل خواهد شد این در حالی است که همه آگاهند که علت این سرنوشت ناکام خصوصیسازی نه به علت بود و نبود یک مدیر بلکه به علت سودجوییهای قابل ملاحظه خصولتیها و انفعال و ضعف نهاد دولت است. خصولتیهای شناخته شده با رانت اطلاعاتی و امکانات عظیم خود بخش خصوصی واقعی را در ضعیفترین حد خود رساندهاند و بیشتر از یک دهه است که با اسم رمز خصوصیسازی در حال منفعت بردن از این شرایط هستند. به نظر میآید در شرایط حاضر آنچه میتواند به عنوان راهحلی مشخص باشد توقف خصوصیسازی و آغاز اصلاحاتی ساختاری برای حذف بخشهای عمومی غیردولتی از اقتصاد ایران است.