تجربه سالهای اخیر نشریات وابسته به جریانهای سیاسی، سازمانها و نهادهای اقتصادی وابسته به دولت نه تنها در ارایه تصویر حقیقی از جامعه ایران امروز موفق نبوده است، بلکه با تفکر استراتژیک مبنی به دفاع از تمامیت کنشهای نهاد مطبوع مشغول قلب واقعیت شدهاند. نشریات سازمانی و وابسته به بودجه سازمانها، بولتنهایی داخلی هستند که حال سر از کیوسک مطبوعات درآوردهاند.
مدیر مسئول که معمولا بالاترین مقام همان سازمان را عهدهدار است، سردبیر، دبیران صفحات و همه کارکنان نشریه دقیقا در راستای دفاع از عملکرد نهاد مربوطه قلمفرسایی میکنند. به عبارتی ما با یک نشریه که بخشی از وظیفه ذاتی آن تولید محتوا برای مخاطبان است روبرو نیستیم، خبری از نیاز سنجی و ارایه محتوی براساس نیازها نیست، بلکه با صفحاتی سر و کار داریم که بیش از هر خبر و یادداشتی دغدغه دفاع از سازمان مورد نظر را هدف اصلی خویش تعریف کردهاند.
معمولا تیتر نخست و دوم نشریات سازمانها به سخنان مدیر ارشد سازمان، تصاویر بازدید، جلسات، برنامههای آینده همان سازمان و در این میان خواننده چشمانش به خبر خودکشی یک جوان بیکار، افزایش آمار شیوع کرونا و یک تحلیل درباره نهاد خانواده در سالهای گذشته و آینده روبرو میشود!
بدون شک همین روزنامه در صفحات میانی از دستاوردهای بنیادین، برنامههای آینده و شکوه و عظمت همان سازمان گزارشها منتشر میکند. احتمالا همین کار را با استفاده از قالبهای متفاوت و طراحی چشمگیر انجام میدهند، ولی خروجی این همه تلاش و کوشش خبری چیزی به غیر از چاپ یک نشریه سراسر تعریف و تمجید از کارهای مدیران ارشد نخواهد بود. در میان صفحات اینگونه رسانهها خبری از وضعیت اقتصادی کشور نیست، آماری از تورم و گرانی کالاها نیست و این همه در نهایت ما را به عنوان مخاطب با تصویری کاذب و غیر واقعی از دنیای پیرامون روبرو میکند، جهانی خوب، زیبا، بدون نیاز و سراسر موفقیت و پیروزی.
نشریات متعلق به جریانهای سیاسی نیز رویهای دیگر را انتخاب کردهاند. معمولا در اینگونه نشریات مطلبی در نقد و تحلیل جریان سیاسی مطلوب نمییابیم، سخنی از بازخوانی عملکرد نیروهای ارشد هم حزبی و مدیران سابق و امروز یافت نمیشود و چنانچه گفتگویی با چهرههای سیاسی صورت گرفته باشد متن منتشر شده کمتر شباهتی با یک «گفتوگو» و بدون «پرسشگری» است. در واقع مصاحبه کننده به دلیل شناختی که از محدودیتی رسمی و غیر رسمی نشریه جناحی دارد به سراغ ایجاد چالش با مصاحبه شونده نمیرود، چرا که خوب میداند فرجام چنین پرسشهایی با دستان دبیر صفحه سیاست و گفتگو سلاخی خواهد شد. در نهایت اینکه در این نشریات نیز با تصاویری سراسر پیروزی، شکوه، موفقیتهای دنبالهدار چهرههای سیاسی روبرو هستیم.
نشریات سازمانی و روزنامههای وامدار جریانهای سیاسی دقیقا آنچه را که خود قبول دارند و میپسندند به مخاطبان نشان میدهند. برای آنان مسئله پاسخ دادن به نیاز مخاطبان اهمیت ندارد، بلکه با دو رویکرد کلی فعالیت میکنند. نخست: از عملکرد خویش در تمام حوزهها دفاع میکنند. دوم: ما را با تصویری از آیندهای به سامان، مرتب، خوب و دلنشین در حوزههای خود دستی بر آتش دارند روبرو مینمایند. سرانجام اینگونه تصویر سازیهای نادرست از سوی رسانههای مواجب بگیر نه تنها دستاوردی نداشته و ندارد، بلکه مخاطب نشریه را پس از مدتی به منتقد و منکر آن رسانه تبدیل خواهد کرد.