مهدی مطهرنیا افزود: در گفتوگو ایجابی مطرح شدن پرونده هستهای را به عنوان یک فرصت محسوب کرد و حتی کار را به جایی برد که تحریمهای بینالمللی علیه جمهوری اسلامی را جزء نعمتهای الهی دانست به گونهای که گفته میشد تحریم ها علیه جمهوری اسلامی موجب استقلال و شکوفایی اقتصادی میشود! به طوری که رئیسجمهور اسبق این گزاره را بازتولید کرد که آن اندازه تحریم کنید که تحریمدانتان پاره شود! ما از مسئولین تراز اول جمهوری اسلامی شنیدیم که تحریم ها نمی تواند به اقتصاد ایران ضربه وارد کند! این برخورد مثبت و ایجابی در مسیر کمک به طرف مقابل برای مطرح کردن پرونده هستهای در راس اخبار جهانی قرار گرفت. بعدها برخورد گفتمان سلبی و منفی آغاز شد و این زمانی بود که ایران تحت تحریمهای فلج کننده ایالات متحده آمریکا و همکاری کشورهای غربی و شرقی در نظام بینالملل قرار گرفت. ایران با وجود اینکه بارها تاکید کرد که پای میز مذاکره با آمریکا حاضر نمی شود، پای میز مذاکره حاضر شد، کدگذاری نرمش قهرمانانه صورت گرفت و سپس تلاش شد پرونده هستهای به یک توافق جامع برای حل مسائل تبدیل شود. این امر در سال ۲۰۱۵ صورت پذیرفت. ایران پس از پذیرفتن توافق نامه با شروط رهبری انقلاب اسلامی در اجرای آن رو به رو شد که آن شروط بر روی میز باقی ماند. وقتی برجام آغاز شد به دلیل اینکه ایران آن را نافی عملکردها و جهت گیریهای انقلابی و ایدئولوژی خود میدانست، تلاش کرد که حیثیت خود را در مسیر مخالفت با حر کت آمریکا در نظام بینالملل نشان دهد. وی خاطر نشان كرد: پرواز موشکهایی که در بر روی آن شعار نابودی اسرائیل حک شده بود، در اختیار قرار گذاشتن پایگاههای تهران برای ارسال موشکهای روسی به سوریه و مسائلی از این دست، بهانه بیشتری به دست غرب داد تا با آمدن ترامپ آمریکا از برجام خارج شود. درهمین زمان ایران ادعا کرد در صورت خروج آمریکا از برجام، برجام را آتش خواهد زد. استعاره پاره کردن برجام توسط ترامپ که در کمپین انتخاباتی مطرح شده بود، انجام شد و آمریکا به آنچه که وعده داده بود عمل کرد اما ایران در برجام باقی ماند. برجامی که از سوی نگرش انقلابی در ایران چیزی بدتر از عهدنامه ترکمانچای خفت بار دیده میشد. دومین موقعیت ترور سردار سلیمانی در خاک کشور دیگری توسط نیروهای آمریکایی و اعلام رسمی آن توسط این کشور بود اما با این وجود ایرانی که میخواست برجام را آتش بزند در برجام باقی ماند! مجلس نو انقلابی که در سال ۱۳۹۸ با رای حداقلی مردم سرکار آمد و طرحی را به تصویب رساند که خواهان خروج دولت حسن روحانی از برجام شد. با وجود طرح مجلس انقلابی، ایران باز هم از برجام خارج نمیشود و مذاکرات کنونی شروع آغاز شد. با شروع انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نتایج مثبت برجام هم به پایان رسید! به توجه روی کار آمدن دولتی که ریاست آن بر عهده که شخصی به نام ابراهیم رئیسی است و تمام نیروهای حامی او نیروهای ضدبرجامی هستند به همین دلیل کار برای به نتیجه رساندن برجام سخت است.
پس از سه ماه گفتوگو در باب برجام و آغاز مذاکراتی که رهبری انقلاب اسلامی مجوز آن را صادر کرده بود، ایران خواستههایی را مطرح میکند که نتیجه آن این است که ایران میگوید که یک همه تحریم ها برداشته شود دوم تحریمهای برداشته شده در همه زمینه ها توسط ایران راستی آزمایی شود و از سویی طرفهای برجام باید تعهد دهند که از برجام خارج نمی شوند! همه این گزاره ها نشان دهنده این است که مذاکرات وین از همان آغاز شکست را به دنبال داشت اما مذاکرات انجام شد. دلیل آن این است که جهان این بهانه را داشته باشد که کشورهای غربی به دولت جدید ایران فرصت مذاکره داد اما دولت سیزدهم نخواست که توافقی صورت گیرد! ارزیابی از این مسیر نشان میدهد که ایران بیش از آنکه فعالانه عمل کند، در میدان بازی نظام بینالمللی برای محدود کردن قدرت ایران و کشاندن به ایستگاههای آخر برخورد بینالمللی با تهران بازی کرد. بیگمان باید گفت؛ فرصت جهان برای مختومه اعلام کردن پروندههایی نظیر پرونده ایران به شدت رو به پایان است. از طرفی دیگر آمریکایی ها و متحدین منطقهای او به ویژه اسرائیل و کشورهای عربی به دنبال تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای هستند؛ بدین ترتیب در ارزشیابی پرونده ایران ما در لایههای بیرونی شاهد یک ابهت انقلابی و در لایههای درونی شاهد یک عقب نشینی آشکار گام به گام هستیم. اکنون اگر مذاکرات وین با شکست رو به رو شود ایران باید از برجام خارج شود. خروج ایران از برجام ارزش پول ملی در ایران را به شدت کاهش و فشارهای اقتصادی بر علیه ایران شدیدتر شدیدتر خواهد داشت. بدین گونه در مییابیم مذاکرات این دوره که هزینههای بسیار گزاف و آوردههای بسیار ناچیزی را برای ایران به دنبال داشته است. به نظر میرسد برجام حال خوبی ندارد و اکنون در آیسییو با کمترین امید در حال تقلا است. ایران اگر میخواست عقب نشینی کند باید این عقب نشینی را در همین مذاکرات میکرد. ایران تلاش کرده است که از برگهای برنده خود برای گرفتن امتیاز بیشتر از غرب استفاده کند اما این برگهای برنده نه تنها موثر نبوده بلکه به شکست در مذاکرات هم منتهی شد. ایران سعی دارد نشان دهد که این ایران است که کشورهای غربی را مجبور به مذاکره با ایران هستند نه ایران! این روش ایران باعث شده است که جبهه مقابل ایران متحدتر از قبل در مقابل ایران قرار بگیرند. وی گفت:حکومت خود را یکدست و قدرتمند در مدیریت بحران ها، برخورد سخت با اعتراضات و طغیانهای ناشی از این اعتراضات میداند و هر گونه اعتراضی را ناشی از نفوذ کشورهای بیگانه در میان معترضین میداند و با آن به شدت برخورد میکند. نکته اساسی که وجود دارد این است که رکود موجود با اقتصاد کاملاً بحران زده و ابربحران آب تا چه اندازه میتواند از ضعف درونی برخوردار و با برخورد سخت آن را کنترل کرد؟! به نظر میرسد این امر نمی تواند در دراز مدت ادامه دار باشد. تیم دیپلماسی ایران این بار با تعدادی بالغ بر ۴۰ نفر در وین حاضر شد. بالا بردن توقعات این تیم و ایجاد امیدواری در جناح انقلابی برای رسیدن به یک پیروزی درخشان نقطه ضعف این تیم است. احتمال دارد که در نهایت این دولت نیز با توجه به فشارهای بینالمللی از مواضع خود عقبنشینی و در نهایت این همه جدال، با مذاکره و راهکار دیپلماسی بخواهد مشکل را حل کند اما بالا بردن سطح توقعات در این مذاکرات به حدی که در اولین گام سخن از برداشتن همه تحریم ها میشود اگر نتواند تحریمهای کمرشکن و اساسی را بردارد نشان دهنده شکست تیم دیپلماسی ایران است.
بهشتیپور: میگویند سختی بکشید تا اوج بگیرید شاید کسی نخواهد اوج بگیرد
تیم مذاکرهکننده دیدگاهی برای توافق ندارد
گروه سیاسی: هفتمین دور از مذاکرات احیای برجام روز جمعه با نشست کمیسیون مشترک برجام در سطح معاونان و مدیران سیاسی وزیران خارجه ایران و ۴+۱ در هتل کوبورگ، پایان یافت و مقامات برای مشورت به کشورهای خود برگشتند.
یک پایان در میانه راه و پس از ارائه یک پیش نویس از سوی ایرانو پیش نویسی که آمریکا آن را زیاده خواهی دانسته.همانطور که پیش بینی میشد، هفتمین دور از مذاکرات که با پنج ماه تاخیر برگزار شده بود، نتیجهای جز هیچ! در پی نداشت. باقری کنی رئیس تیم مذاکرهکننده اعلام کرد که دیدارها خوب بوده است اما طرف اروپایی طرح پیش نویس ایران را زیاده خواهی و غیرقابل قبول اعلام کرد. مکرون رئیسجمهور فرانسه نیز اعلام کرد که مذاکرات وین بینتیجه بوده است و طرفهای اروپایی حالا حالاها به میز مذاکرات بازنمی گردند.
یک کارشناس مسائل سیاست خارجی معتقد است: برای مذاکره و توافق دو طرف باید انعطاف از خود نشان دهند که نه در تیم کنونی مذاکرات ایران و نه در طرف غربی در این مرحله ما شاهد انعطافی نیستیم.
حسن بهشتیپور ادامه داد: ای کاش پیش نویسی که ایران به طرف اروپایی ارائه کرده بود را انتشار عمومی میکردند که متوجه شویم متن آن چه بوده است. طرف غربی گفته خواسته ایران زیاده خواهی است و مورد قبول ما نیست، اما برای قضاوت دقیقتر باید محتوا را بدانیم که ایران چه خواسته است. آیا موضوعات جدیدی در این پیش نویس مطرح شده است؟ آیا ایران تضمینی مانند لغو همه تحریمها برای برگشت خواسته است یا خیر، یا شاید هم موضوعاتی است که رسیدن به آن شبیه به معجزه است. طرف غربی گفته برویم و مشورت کنیم. اکنون بدی این ماجرا این است که دیگر هر تصمیمی بگیرند همه این کشورها باهم همراه هستند. یعنی در دوره ترامپ یک اختلافی میان اروپا و آمریکا بود ولی الان هر تصمیمی گرفته شود همه آنها باهم هم فکر خواهند بود و باهم نیز اجرایی خواهند کرد. اقداماتشان را نمیدانم، اما میدانم فشارهای بیشتر علیه ایران خواهد بود تا ایران شاید انعطاف نشان دهد. اما نمیدانیم این فشارها چه خواهد بود و تا اینجای کار اعلام کرده زیاده خواهی غیرقابل قبول است. وی با بیان اینکه در هر توافقی دو طرف باید از خود انعطاف نشان دهند، گفت: در دوره قبل برای برجام هم ایران و هم طرف اروپایی و آمریکایی از خود انعطاف نشان داد. یعنی حاضر شد کنترلهای چهارگانه که در برجام آمده بود را بپذیرد، آمریکا هم کوتاه آمد و غنی سازی ایران را به رسمیت شناخت. همین باعث شد راه باز شود و توافق حاصل شد. دو طرف باید انعطاف نشان دهند تا به توافق دست پیدا کنند. این کارشناس با اشاره به دیدگاه تیم مذاکره کننده ایران در این دور از مذاکرات، گفت: مهمترین مشکل ما مسئله رویکردها است. زمانی که ما میگوییم همه تحریمها آن هم به صورت یکجا باید لغو شود، یک رویکرد است که خب واقعا شدنی نیست. طرف مقابل از این تحریم به عنوان اهرم فشار علیه ایران استفاده میکند، آن وقت چطور انتظار داریم طرف مقابل همه این تحریمها را یکدفعه کنار بگذارد؟ با این رویکرد به جایی نخواهیم رسید. وی افزود: باید فکر کنیم که چگونه در داخل تحریمها را کم اثرتر کنیم و از بیرون هم سعی کنیم به یک توافق برای برداشتن تحریمها برسیم. آقای ولایتی در دو دوره انتخابات قبل میگفت وقتی شما کالایی را که قیمت آن ۱۰۰ تومن یا ۲۰۰ تومن است را میگویید من هزار یا دو هزار تومن میخواهم، خب طرف هم میگوید وقتی نمیخواهی خرید کنی چرا وقت ما را میگیری. این حکایت از این داشت که هر چیزی در همان حد و حدود خود باشد. دو طرف باید در مذاکره به سمت همدیگر حرکت کنند و ضمن رعایت خطوط قرمز، انعطاف پذیری هم داشته باشند. اکنون دو طرف این انعطاف پذیری را ندارند.
وی ادامه داد: شرایط موجود فقط ما را از لحاظ اقتصادی در شرایط بدتری قرار میدهد و متاسفانه ارزیابی هم نداریم که بدانیم تا کی این روند ادامه دارد. اقتصاد دستوری نیست و واکنش طبیعی نسبت به تصمیمات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است و با دستور نمیتوان اقتصاد را سامان داد. بهشتیپور در پایان تاکید کرد: همان زمانی که مذاکرات شروع شد نیز گفتم این دور از مذاکرات سخت و طولانی خواهد بود و پیش بینی میشود که همچنان ادامه خواهد داشت و فشار این طولانی شدن روند روی مردم ایران است. میگویند سختی بکشید تا اوج بگیرید، شاید واقعا کسی نخواهد که اوج بگیرد. آقای قالیباف هم گفته مردم حاضرند هزینه تصمیمات انقلابی ما را بدهند، واقعا یک همهپرسی چیست که برگزار نمیکنید تا ببینید آیا مردم حاضر به تحمل چنین شرایطی هستند یا خیر.
برخی تا میگوییم ایران، گویی دردشان میآید!
رئیسجمهور اسبق ایران گفت: اقتدار حاکمان از کجا میآید؟ یک عده از حاکمان دنبال این هستند که رضایت یک اقلیتی را جلب و با تکیه بر آنها حکومت کنند، یک درصد کمی که یا منافع دارند یا به نوعی قبول دارند، اینها راضی هستند، اما این حاکمان کاری به اکثریت مردم ندارند.
محمود احمدینژاد در دیدار با گروهی از مردم استان گیلان افزود: اینها نهایتاً برای اداره و ساکت کردن اکثریت مردم، مجبور میشوند از قوه قهریه استفاده کنند، دیر یا زود، کارشان به برخورد با مردم میرسد. از آنجا که میخواهند منافع اقلیتی را تامین کنند، به طور طبیعی اکثریتی بیرون از دایره میمانند که مسائلی درست می شود، فقر میآید، فاصله طبقاتی می آید، بحران درست می شود. اینها را با چه چیزی می خواهند حل کنند!؟ جز ساکت کردن مردم راهی نیست! اصلاً اینها خیال میکنند که مشکلی وجود ندارد. مشکل آدمهایی هستند که غر میزنند! اگر اینها را ساکت کنند، مشکلی وجود ندارد. وی ادامه داد: اگر توانستند کاری کنند که همه مردم به هر دلیلی و با هر وسیله ای ساکت بشوند، می گویند الحمدلله اوضاع خیلی خوب است، مشکلی وجود ندارد. این چند نفر هستند که دارند توطئه می کنند و هر کس که خواست حرفی بزند، یا عامل بیگانه است یا یک چیزی را به او می چسبانند که بشود با وی برخورد کرد. میگویند عامل بیگانه است والّا اوضاع که خیلی خوب است، ما که هستیم همه چیز خوب است! برای اثبات خودش اکثریت مردم را نفی میکند. این در حالی است که ما در ادبیات خودمان و در فرهنگ ایرانی، یعنی در دوره انوشیروان و کوروش، همه مردم نقش داشتند. احمدینژاد افزود: من سؤال میکنم؛ اگر یک عدهای نتوانند اکثریت مردم را قانع کنند، برای چه آنجا نشستهاند؟ چکار می خواهند بکنند؟ برای چه کسی میخواهند کار کنند؟ از خطوط اصلی شیطان، کنار زدن اکثریت ملتها از صحنه تصمیمگیری است زیرا اگر اکثریت ملتها، پای کار بیایند، راه برای شیطان بسته میشود. وقتی اکثریت را کنار بگذاری، دیگر مجبوری از قوه قهریه استفاده کنی، این طبیعت این روش است، استثنا نیست. بالاخره کار به تقابل میرسد، راهی جز آن نمیماند. کار را باید از سر منشاء درست کرد، اصل ارتباط را درست کرد. آقا شما برای چه کسی مسئول هستید؟ آیا برای خودتان مسئول هستید یا برای مردم؟ از کجا آمدید؟ از طرف این مردم رفتهاید آن بالاها نشستهاید یا نه از آسمان آمدهاید و در آنجا نشستهاید؟ تکلیف را روشن کنید؟ بعد هم در این مدل، هرچه فاصلهها بیشتر بشود، ضرورت برخورد با مردم هم بیشتر خواهد شد! وی اظهار داشت: یک عده در این کشور پیدا شدهاند که هیچ حسی نسبت به اکثریت مردم ندارند. میگوییم جوان مردم برای مخارج روزانهاش دارد کلیهاش را می فروشد، طرف اجاره خانهاش را ندارد بدهد، شرمنده است و به خانهاش نمیرود، خانوادهها دارد متلاشی میشود، اصلا انگار نه انگار، هیچ حسی در آنها ایجاد نمی شود! آخر چطور میشود آدم به اینجا برسد؟ مگر چه خبر است؟ قبل از شما هزاران آمدهاند و رفتهاند در حالی که خیلی هم از شما قدرتمندتر بودند، آنها الان کجا هستند؟ چه خبرتان شده است؟ مردم هم مثل شما هستند، همه انسان هستیم، خدا همه را مساوی خلق کرده است، دو تا نیستیم، یکی هستیم. کمی پایین بیایید و ببینید که خبری نیست! من نمیدانم کسیکه با عشق به انسانها زندگی نمیکند، چگونه زندگی میکند!؟ این چه نوع زندگی است که در دلش هیچ حس و عشقی نسبت به مردم وجود ندارد؟ خدا سعدی بزرگ، آن حکیم وارسته را رحمت کند که فرمود: تو کز محنت دیگران بی غمی ــ نشاید که نامت نهند آدمی! من به یکی از این آقایان گفتم، این مقدار پولی که برای وارد کردن لوازم ضدشورش می دهید، آن را به مردم بدهید، چون هرچه فاصله بیشتر شود، به طور طبیعی باید لوازم بیشتری بخرید. خب به مردم برگردید و راحت زندگی کنید. بخصوص در ایران عزیز که پیرو امیرالمومنین، پیامبر و اهل بیت است و ایرانی که انقلاب کرده، خیلی بد است که مقاماتش نمیتوانند به خیابان بروند! شما بروید به خیابان تا ببینید مردم چه میگویند، آن وقت راه را پیدا میکنید و کشور را درست اداره خواهید کرد.