کد خبر: ۱۳۰۸۲۳

چرا همه پدیده‌های اجتماعی دوقطبی می‌شوند؟!

سینا راد

حجاب، موسیقی، سگ گردانی، شبکه‌های اجتماعی، دوچرخه سواری، عزاداری، عروسی و بسیاری دیگر از پدیده‌های اجتماعی در سال‌های اخیر محل بحث و اختلاف دو نگرش کاملا متفاوت و گاها متضاد بوده است؛ نگاه مطلق و کاملا تمامیت خواهانه از سوی هر دو طیف هرکدام از این پدیده رسیدن به تفاهم و اجماع را در بسیاری از موضوعات سخت کرده است. برخی از این مسائل ریشه در مبانی دینی داشته و شاید حصول به تفاهم سخت باشد، اما در برخی موارد مثل پدیده سگ گردانی و یا سگ‌های ولگرد صرفا با بی مدیریتی مواجه هستیم. در این میان رشد چشمگیر حیوانات خانگی در بین نسل جوان از سویی و قتل و عام سگ‌ها از سویی نشان از دو رویکرد کاملا متفاوت به مقوله حیوانات و به ویژه سگ‌ها است. از سویی دیگر، فضا به قدری دوقطبی شده که هر کدام از طرفین حاضر نیست ذره ای از مواضع خود کوتاه بیاید و برای نگاه مقابل نیز حقی قائل شود. از یک طرف، دوستداران سگ بدون توجه به آسیب‌های احتمالی و به ویژه رشد نگران کننده سگ‌های ولگرد و عدم ساماندهی سگ‌های خانگی به هیچ محدودیتی تن نمی‌دهند و از طرف دیگر، مخالفان سگ هم نمی‌توانند بپذیرند نسل جدید برخلاف گذشته نگاهی متفاوت به حیوانات خانگی دارد و به عنوان پدیده ای مدرن به سبک زندگی بخش زیادی از جامعه تبدیل شده است.
به هر حال، وظیفه حاکمیت در این میان نه تشدید دوقطبی، بلکه حل و فصل و ساماندهی این موضوعات است، به گونه ای که هر دو رویکرد احساس کنند سهمی‌در تصمیم دارند. اگر حاکمیت بخواهد هرکدام از این دو طیف را نادیده بگیرد، قطعا دوقطبی شدیدتر و رفتارها تندتر خواهد شد. عاقلانه تر آن است که تصمیم مرضی الطرفین باشد، یعنی اگر شهروندانی علاقمند به داشتن سگ‌های خانگی هستند اولا مشخصات سگ‌ها ثبت و ضبط شود، محدودیت‌های مربوط به طول قلاده و تردد آنها در اماکن عمومی‌همچون همه کشورهای دنیا دارای قوانین مشخص و منطقی باشد، ساماندهی سگ‌های ولگرد از طریق قلع و قمع و کشتار نباشد و از سویی محدودیت‌ها و بگیر و ببندهای بی فایده سگ گردانی حذف شود. اما متاسفانه در غالب پدیده‌های اجتماعی حاکمیت یا به دنبال پاک کردن صورت مساله می‌رود، یا توقیف و لجبازی و نادیده گرفتن بخش زیادی از مطالبات جامعه و در نهایت تبدیل مسائل اجتماعی به موضوعاتی سیاسی و حتی امنیتی که شکاف موجود در جامعه را عمیق تر می‌کند. اگر دغدغه و نگاه مسئولان به جای بگیر و ببند و توقیف و حذف، معطوف به ساماندهی و مدیریت این پدیده‌ها باشد، رسیدن به نتیجه مشترک طیف‌های مختلف دور از دسترس نیست، باید پذیرفت وقتی پدیده ای به مطالبه بخش قابل توجهی از جامعه تبدیل می‌شود، برخورد سلبی آن را حل نمی‌کند و باید طرحی نو در مدیریت این گونه از مسائل در انداخت.
به عبارتی دیگر، حجاب، اینترنت، موسیقی، دوچرخه سواری، سگ گردانی و بسیاری از پدیده‌های اجتماعی راه حل میانه و مورد قبول برای دوطرف دارند اگر هر طیف از نگاه انحصاری و تنگ نظری و نادیده گرفتن و تحقیر نگاه مقابل فاصله بگیرد.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1401/5/9 -  شماره 5178
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۳۰۸۲۳

چرا همه پدیده‌های اجتماعی دوقطبی می‌شوند؟!

سینا راد

حجاب، موسیقی، سگ گردانی، شبکه‌های اجتماعی، دوچرخه سواری، عزاداری، عروسی و بسیاری دیگر از پدیده‌های اجتماعی در سال‌های اخیر محل بحث و اختلاف دو نگرش کاملا متفاوت و گاها متضاد بوده است؛ نگاه مطلق و کاملا تمامیت خواهانه از سوی هر دو طیف هرکدام از این پدیده رسیدن به تفاهم و اجماع را در بسیاری از موضوعات سخت کرده است. برخی از این مسائل ریشه در مبانی دینی داشته و شاید حصول به تفاهم سخت باشد، اما در برخی موارد مثل پدیده سگ گردانی و یا سگ‌های ولگرد صرفا با بی مدیریتی مواجه هستیم. در این میان رشد چشمگیر حیوانات خانگی در بین نسل جوان از سویی و قتل و عام سگ‌ها از سویی نشان از دو رویکرد کاملا متفاوت به مقوله حیوانات و به ویژه سگ‌ها است. از سویی دیگر، فضا به قدری دوقطبی شده که هر کدام از طرفین حاضر نیست ذره ای از مواضع خود کوتاه بیاید و برای نگاه مقابل نیز حقی قائل شود. از یک طرف، دوستداران سگ بدون توجه به آسیب‌های احتمالی و به ویژه رشد نگران کننده سگ‌های ولگرد و عدم ساماندهی سگ‌های خانگی به هیچ محدودیتی تن نمی‌دهند و از طرف دیگر، مخالفان سگ هم نمی‌توانند بپذیرند نسل جدید برخلاف گذشته نگاهی متفاوت به حیوانات خانگی دارد و به عنوان پدیده ای مدرن به سبک زندگی بخش زیادی از جامعه تبدیل شده است.
به هر حال، وظیفه حاکمیت در این میان نه تشدید دوقطبی، بلکه حل و فصل و ساماندهی این موضوعات است، به گونه ای که هر دو رویکرد احساس کنند سهمی‌در تصمیم دارند. اگر حاکمیت بخواهد هرکدام از این دو طیف را نادیده بگیرد، قطعا دوقطبی شدیدتر و رفتارها تندتر خواهد شد. عاقلانه تر آن است که تصمیم مرضی الطرفین باشد، یعنی اگر شهروندانی علاقمند به داشتن سگ‌های خانگی هستند اولا مشخصات سگ‌ها ثبت و ضبط شود، محدودیت‌های مربوط به طول قلاده و تردد آنها در اماکن عمومی‌همچون همه کشورهای دنیا دارای قوانین مشخص و منطقی باشد، ساماندهی سگ‌های ولگرد از طریق قلع و قمع و کشتار نباشد و از سویی محدودیت‌ها و بگیر و ببندهای بی فایده سگ گردانی حذف شود. اما متاسفانه در غالب پدیده‌های اجتماعی حاکمیت یا به دنبال پاک کردن صورت مساله می‌رود، یا توقیف و لجبازی و نادیده گرفتن بخش زیادی از مطالبات جامعه و در نهایت تبدیل مسائل اجتماعی به موضوعاتی سیاسی و حتی امنیتی که شکاف موجود در جامعه را عمیق تر می‌کند. اگر دغدغه و نگاه مسئولان به جای بگیر و ببند و توقیف و حذف، معطوف به ساماندهی و مدیریت این پدیده‌ها باشد، رسیدن به نتیجه مشترک طیف‌های مختلف دور از دسترس نیست، باید پذیرفت وقتی پدیده ای به مطالبه بخش قابل توجهی از جامعه تبدیل می‌شود، برخورد سلبی آن را حل نمی‌کند و باید طرحی نو در مدیریت این گونه از مسائل در انداخت.
به عبارتی دیگر، حجاب، اینترنت، موسیقی، دوچرخه سواری، سگ گردانی و بسیاری از پدیده‌های اجتماعی راه حل میانه و مورد قبول برای دوطرف دارند اگر هر طیف از نگاه انحصاری و تنگ نظری و نادیده گرفتن و تحقیر نگاه مقابل فاصله بگیرد.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد