بر اساس گفتههای کارشناسان اقتصادی و فعالان بازار کار دلیل اصلی کمبود شغل در ایران، نبود رشد اقتصادی متناسب با جمعیت و نیازهای آن است. از طرفی دیگر، نوعی عدم تعادل برجسته میان نیازهای کارفرمایان و تواناییهای کارگران وجود دارد که همچون مانعی بزرگ در برابر استخدام عمل میکند. در نتیجه میتوان گفت مشکل اصلی بیکاری در ایران «ساختاری» است. مضاف بر این در سالهای اخیر در پی کاهش درآمدهای نفتی دولت و تحریمهای اقتصادی، شاهد ضعیف شدن سمت تقاضای اقتصاد بودهایم. از طرفی هم به علت ناتوانی در وارد کردن فناوریهای نوین و ورود به همکاریهای بینالمللی، سمت عرضه اقتصاد نیز از حفظ سطح تولید خود ناتوان بوده که این امر به معنی افزودن یک بیکاری ادواری به بیکاری ساختاری موجود است. بر این اساس، اولین لازمه خروج از بحران بیکاری، سرمایهگذاری متوازن و اصولی در اقتصاد است. بدین ترتیب، ایران بایستی با ترمیم روابط خارجی خود و تسهیل همکاریهای خارجی به همراه بهبود محیط کسب و کار، زمینه رشد اقتصادی و رونق فعالیتهای اقتصادی را در اقصی نقاط کشور با توجه به اصول آمایش سرزمین و ملاحظههای اقلیمیو زیستی فراهم آورد. علاوه بر این، سرمایهگذاری و همکاری خارجی به دنبال خود فناوریهای نوین به ارمغان میآورد که موجبات بهبود آرایش اقتصادی بنگاهها و ایجاد مشاغل جدید را فراهم میکند.همچنین حضور در بازارهای خارجی به دنبال وجود تقاضای بسیار بزرگتر از تقاضای داخل، باعث تحریک تولید اقتصادی میشود. بهبود قوانین موجود هم قواعد حاکم بر اقتصاد را بهبود میدهد اما در نهایت مهمترین راهکار، کاستن دخالتهای دولت در اقتصاد به ویژه در حوزه قیمتگذاری و تلاش برای بهبود مکانیسمهای بازار است. اگر چرخ بازار بچرخد، نه تنها بیکاری بلکه بسیاری دیگر از مشکلات نیز برطرف و به دنبال آن مشکلات اقتصادی هم رفع خواهد شد.