محمدرضا باهنر افزود: اینها میخواستند از این ابزار ایرانهراسی استفاده کنند و ایرانهراسی راه بیندازند و بگویند ایران یک کشور متجاوزی است. حواس ما یعنی نظام تا نیمه دهه هشتاد جمع بود که بر آتش ایران هراسی جهان آب میریختیم و توضیح میدادیم که خیر ما اهل دعوا نیستیم، اهل جنگ نیستیم، حتی اگر بخواهم به شما مستند بگویم، ما در سال ۸۴ مصوبهای در مجمع تشخیص مصلحت نظام داشتیم به اسم چشمانداز که رهبری ابلاغ فرمودند که یک پاراگراف از این چشمانداز ۲۰ساله مضمونش این بود که تعامل سازنده با همه کشورهای دنیا به استثنای رژیم صهیونیستی داشته باشیم. تا نیمه دهه هشتاد ما حواسمان بود. متأسفانه از آن زمان به بعد حالا دولت وقت مسئله هولوکاست را مطرح کرد بعد هم رئیس دولت گفت که این قطعنامهها کاغذپاره است و از این مسئله غفلت کردیم و ما اندک اندک از این مسئله غفلت کردیم و نتوانستیم توجیه و تبیین کنیم برای دنیایی که از ما میترسانندشان که به آنها بگوییم ما اهل درگیری نیستیم و متأسفانه از دهه هشتاد به بعد بعضی وقتها ما خودمان یعنی بعضی از مسئولان خودمان ایران هراسی را راه انداختیم. عوض اینکه آب بریزیم، بنزین روی آتش ریختیم. در گذشته این مسئله ایران هراسی را ما مدیریت میکردیم و الان مدتها است متأسفانه یا مدیریت نمیشود یا برعکس مدیریت میشود. یعنی خودمان یک مقداری به نوعی این ایرانهراسی را تشویق میکنیم و این هم شاید یکی از دلایلی باشد که اروپا هم خیلی لخت و عور و رو بازی میکند. یا مثلاً در جریان روسیه و اوکراین بالاخره یکسری مباحثی مطرح شد دیگر، یکی گفت پهپاد دادیم، یکی گفت ندادیم، یکی حرف دیگری را زد و آن اوکراینیها هم مظلومنمایی میکنند که پهپادهای ایران آمده و فلان نقطه ما را زد و البته دروغ هم میگویند. یعنی ما یک جاهایی یک حرفهایی میزنیم درحالیکه که اصلاً ذات جمهوری اسلامی جنگ طلب نیست. جمهور اسلامی هر کار هم میکند از موضع دفاعی است. ببینید در خیلی از کشورها مواضع سیاسی و مهم امنیتی کشورها معلوم است توسط چه کسانی مطرح میشود یا وزیر خارجه باید اعلام بکند یا رئیسجمهور، مثلاً حالا فرض کنید در کشور ما رأسش مقام معظم رهبری اعلام میکنند یا رئیسجمهور و وزیر امور خارجه، اما فرماندهان نظامی قرار نیست که اعلام موضع سیاست خارجی بکنند، اما این اتفاقات برخی وقتها در کشور رخ میدهد یعنی یک ناو جدیدی را هم که دوستان کلی زحمت میکشند و تولید میکنند موقعی که میخواهند استفاده کنند، میگویند یادتان باشد که این ناو تا دریای فلان هم میتواند برود؛ بحث اینها است. بحث یک مجموعه است. نظام جمهوری اسلامی فقط دولت نیست، مجلس نیست بلکه مجموعه همه اینها است. عرض بنده این است که این فرآیند و روند را باید مواظبت کنیم و باید مدیریت بشود. اگر قرار است یک امام جمعه هم این مدل حرفها را بزند باید در یک سیاست کلی در کشور به این جمعبندی برسند که فلان امام جمعه چنین حرفهایی بزند.
این نماینده سابق مجلس در ادامه اظهار کرد: مواضع دولت آقای احمدینژاد با آقای روحانی کاملاً در تعامل با جهان متفاوت است. ببینید آقای ترامپ دیوانه که یک طرفه از برجام بیرون رفت، تلاش کرد یک قطعنامهای را سازمان ملل علیه ایران تصویب کند و از ابزار ماشه استفاده بکند. کلی هم لابی کرد، اما در کل مجمع عمومی سازمان ملل فکر کنم کمتر از ۱۰ رای توانست علیه ما جمع کند و همه حکومتها به اتفاق گفتند حق با ایران است. علت این ماجرا (سکوت خواص) را باید از خودشان پرسید. بعضیها هم جملات آقا را پشت سر هم تکرار میکنند و اسم این کار را میگذارند تبیین. در حالی که اینگونه نیست. آقا بیست سال قبل درباره اقتصاد مقاومتی سخنانی گفته بودند؛ چند وقت پیش در جلسهای خدمت ایشان بودیم، ایشان فرمودند این اقتصاد مقاومتی تکرارش که مسئلهای را حل نمیکند به عنوان مثال شما صد بار بگویید اقتصاد مقاومتی، اقتصاد مقاومتی؛ یک مثال هم زدند، زمانی که دکتر یک قرص به شما میدهد که بخورید و خوب بشوید، اگر ۵۰ بار بگویید آسپرین آسپرین که درد تو دوا نمیشود. حتماً باید آن را مصرف کنید. بحث جهاد تبیین یعنی اقدامی انجام بده، یک کاری در این موضوع انجام بده و مثال واضحش همین اقتصاد مقاومتی که ۲۰ سال گذشته و بر روی زمین مانده، کسی اصلاً دغدغه فکری اقتصاد مقاومتی را هم ندارد که دنبال این موضوع برود. به عنوان مثال خواص، همین نمایندگان مجلس، شما تریبون نمایندگان را نگاه کنید در زمان سخنرانی بله اغتشاشات محکوم میکنند، خیلی حرفهای خوبی است، اما مگر قرار است همه ما این حرفها را تکرار کنیم و سخنرانی بکنیم؟ چهار تا اقدام باید بکنیم، اتفاق مثبت باید صورت بگیرد. بعضی از مسئولان فکر میکنند زمانی که این اغتشاشات تمام شده است مسئله حل شده است، در صورتی که مسئله هنوز باقی مانده است و این آتش زیر خاکستر میشود؛ دوباره یک بهانهای به وجود میآید، دوباره یک جرقه میخورد و دوباره یک عدهای شروع به اغتشاش میکنند. اینهایی که شلوغ میکنند آدمهای مختلفی هستند آدمهایی را داریم که آموزش دیده اند، ارتباط دارند، پول میگیرند، موقعیت میگیرند و بارشان را بستهاند و میخواهند فرار کنند که البته جلوی بعضیشان گرفته شده است. از اینجور آدمها در میان اغتشاشگران داریم تا آدمهایی که برایشان تبیین صورت نگرفته و از آینده احساس بسیار ناامیدی میکنند. یکی از پیشنهادات بنده این است که در دوره آینده فضای سیاسی کشور برای انتخابات بازتر بشود بنابراین باید یک تیم اصلاحطلب قوی و یک تیم اصولگرای قوی وجود داشته باشد و با همدیگر رقابت کنند تا بخشی از اینها و بخشی از آنها رای بیاورد یا شاید فقط یک گروه رای بیاورد، اما متاسفانه بعضی از ما انتظار داریم که رقبای ما قبل از انتخابات حذف شوند.