کد خبر: ۱۲۰۰۸۷
پرونده «تهران - واشنگتن» به کدام سمت خواهد رفت؟

آمریکا و ایران؛ یک تونل تاریک در پیشرو

روزنامه عرب زبان القدس العربی در یادداشتی به قلم صادق الطائی با اشاره به چالش ایران برای دولت جو بایدن می‌نویسد: ایران پرونده مهمی در سیاست خارجی دولت جو بایدن، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا خواهد بود.

 این روزنامه در ادامه افزوده است: احتمالا سیاست دولت بایدن درباره ایران در سه محور خواهد بود: پرونده اتمی ایران و تلاش برای احیای برجام که ترامپ آن را در عمل نابود کرد. دومین موضوع نفوذ ایران در خاورمیانه از جمله در عراق، سوریه و یمن خواهد بود. سومین پرونده منازعه ایران و اسرائیل که در مسیری پیچیده در همپوشانی با دو پرونده نخست قرار دارد. با این وجود، حساس‌ترین موضوع در این چارچوب قلمداد می‌شود. در نتیجه، تیم  جو بایدن  نیازمند قابلیت سیاستگذاری متمایز و منحصر بفردی درباره برنامه هسته‌ای و موشکی ایران است. از سوی دیگر، بایدن باید دولت دست‌راستی نتانیاهو در اسرائیل را مهار کند؛ دولتی که خواستار حمله نظامی علیه ایران است؛ حمله‌ای که می‌تواند کل منطقه را وارد منازعه کند. مسیر بازگشت آمریکا به برجام آنگونه که در ظاهر و در نگاه نخست به نظر می‌رسد هموار نیست.  جو بایدن  در اظهارات خود و جیک سولیوان مشاور امنیت ملی او از بازگشت به برجام سخن گفته‌اند. این در حالی است که خروج ترامپ از آن توافق وضعیت را پیچیده کرده است.اکنون صدا‌هایی در واشنگتن شنیده می‌شوند که از بایدن می‌خواهند خواستار اعمال اصلاحات و تغییراتی در توافق هسته‌ای شده و شروط و مفادی را به آن بیافزاید تا قابلیت‌های ایران را محدود سازد. در مقابل، ایران تلاش می‌کند تا دست خود را برای مذاکرات احتمالی بعدی قوی‌تر سازد. همچنین، ایران تاکید می‌کند این دولت آمریکا بوده که از توافق و تعهدات بین‌المللی خود تخطی کرده است و از دید ایران نیازی برای ایجاد تغییرات در برجام وجود ندارد و آمریکا باید بدون تغییر به آن بازگردد.ایران همچنین خواستار پرداخت غرامت از سوی آمریکا به دلیل آسیب‌های وارد شده از سوی آمریکا به تهران از زمان خروج واشنگتن از برجام در سال ۲۰۱۸ میلادی شده است. ظریف وزیر خارجه ایران گفته که آن کشور بار دیگر بر سر توافق هسته‌ای مذاکره نخواهد کرد. به نظر می‌رسد زمان بسیار محدود است و تنها پنج ماه زمان به منظور بازگشت دوباره آمریکا به برجام و توافق میان دولت بایدن و روحانی باقی مانده است.بایدن در تاریخ ۲۰ ژانویه مراسم تحلیف خود را برگزار می‌کند و انتخابات ریاست جمهوری بعدی ایران در تاریخ ۱۸ ژوئن برگزار خواهد شد.تمام شواهد حاکی از پیروزی احتمالی محافظه کاران در انتخابات بعدی ایران پس از پایان دو دوره ریاست‌جمهوری روحانی هستند. بازگشت محافظه‌کاران به عرصه قدرت در قوه مجریه همراه با در کنترل داشتن پارلمان توسط آنان مانعی واقعی در مسیر بازگشت آمریکا به برجام خواهد بود.تمام این شواهد نشان می‌دهند که چه مسیر دشواری برای ورود به این تونل تاریک در سال‌های پیش‌رو در برابر بایدن قرار خواهد داشت. یادداشت‌نویس این روزنامه در ادامه می‌نویسد: تلاش بایدن برای عادی‌سازی روابط با ایران باعث نگرانی اسرائیل است. اسرائیل اکنون حمایت بی‌دریغ ترامپ از دولت دست‌راستی نتانیاهو را از دست می‌دهد. همچنین، این ترامپ بود که بر دولت‌های عربی برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل فشار آورد. این موارد باعث افرایش فشار بر تیم امنیت ملی دولت بایدن خواهند شد. ایران در سالیان اخیر با حملات نظامی هوایی اسرائیل علیه مواضع آن کشور در سوریه مواجه بود. همچنین، انفجار در تاسیسات هسته‌ای ایران و ترور  شهید محسن فخری‌زاده  دانشمند اتمی ایران نیز احتمالا کار اسرائیل بوده است. ایران تاکنون واکنشی جدی از خود نشان نداده و احتمالا منتظر مشاهده رویکرد بایدن است. همه این موارد موضوع را برای بایدن پیچیده‌تر می‌سازند و علی رغم آنکه او وعده حمایت از اسرائیل و دفاع از آن رژیم در برابر تهدیدات را داده است، اما به خاطر دارد که سیاست‌های اوباما باعث شدند تا رابطه آمریکا و اسرائیل به پایین‌ترین سطح ممکن تنزل یابد.

 

مرگ رسمی برجام هنوز شروع نشده است؛
پیام‌های غنی‌سازی ۲۰ درصدی ایران

گروه سیاسی: رافائل گروسی" دبیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در تازه‌ترین موضع گیری خود در مورد برنامه هسته‌ای ایران تایید کرده که این کشور، غنی سازی ۲۰ درصدی اورانیوم را در تاسیسات غنی سازی فردو، بار دیگر از سرگرفته است. این اقدام ایران، پیشتر نیز از طریق مسئولان سازمان انرژی اتمی این کشور، در نامه‌ای خطاب به دبیر کل آژانس، اطلاع‌رسانی شده بود و در واقع، موضع‌گیری اخیر رافائل گروسی، مبین مطلب تازه‌ای نبود.
با این حال، اینطور به نظر می‌رسد که اقدام جدید ایران در انجام غنی سازی ۲۰ درصدی، که از سال ۲۰۱۵ و پس از امضای توافق برجام، در نوع خود بی‌سابقه بوده، حامل پیام‌ها و سیگنال‌هایی جدی است که تهران سعی دارد آن‌ها را به طرف‌های غربی ارسال کند و آغاز شدن فصل جدیدی از دیپلماسی هسته‌ای کشورمان در مواجهه با کشور‌های غربی را خبر دهد. در این راستا، به برخی پیام‌های اصلی که جمهوری اسلامی ایران سعی دارد از طریق ازسرگیری غنی سازی ۲۰ درصدی، به طرف‌های غربی مخابره کند، می‌توان اشاره کرد:
ایران و مقابله با سیاست وقت‌کشی و بی‌تعهدی اروپا و آمریکا
قدرت‌های غربی از زمان امضای توافق هسته‌ای برجام در سال ۲۰۱۵، بار‌ها و بار‌ها و به طرق مختلف، این توافق را چه در قالب روح و چه متنِ صریح آن نقض کرده اند. در وهله اول، پس از روی کار آمدن دولت جمهوریخواهِ دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۶، وی که برجام را همواره بدترین توافق در کل تاریخ آمریکا ارزیابی می‌کرد، در نهایت کشورش را در سال ۲۰۱۸ از این توافق، به صورت یکجانبه خارج و تحریم‌های گسترده‌ای علیه ایران وضع کرد و در ادامه راه، کشور‌های عضو تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه و بریتانیا)، با بهانه قرار دادنِ آمریکا و اشاره به این نکته که بخش اعظمی از فعالیت‌های اقتصادی آن‌ها با محوریت و نقش آفرینی موثر واشنگتن انجام می‌شود، از عمل به تعهدات برجامی خود طفره رفتند. در ادامه راه نیز، اروپایی‌ها پس از پیروزی بایدن در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا، در چرخشی عجیب، احساس خطر کرده و از آن زمان تاکنون، بار‌ها و بار‌ها در موضع گیری‌های خود، تحرکات هسته‌ای ایران را مورد انتقاد قرار داده و سعی کرده‌اند تا به هر نحو ممکن، ایران را در به اصطلاح نقض برجام، مقصر نشان داده و وزن سهم خواهی‌های احتمالی خود در هرگونه مذاکره آتی با تهران را افزایش دهند. با این همه، اقدام اخیر ایران در ازسرگیری غنی‌سازی ۲۰درصدی، پیغامی روشن به اروپا و آمریکا بود که هر دو گروه باید سیاست‌های مبهم و مقطعی خود را کنار بگذارند و به طور صریح و شفاف در مورد پرونده اتمی ایران، موضع گیری کنند. در واقع، اقدام ایران را می‌توان هشداری مستقیم علیه قدرت‌های غربی و سیاست‌های نادرست آن‌ها در پشت پا زدن به تعهدات برجامی و یا وقت کشی در عمل به انجام تعهداتشان دانست. امری که از موضعی فعال انجام می‌شود و می‌خواهد به غرب این پیام را برساند که هرگونه اقدام مخرب و بی‌تعهدی هسته‌ای آن (در مساله ایران)، تبعات بسیار گزافی برایش به دنبال خواهد داشت.
ایران و ارسال سیگنال به تیم امنیت ملی و سیاست خارجی بایدن
ایران مدت هاست که در مقابل بدعهدی‌های طرف‌های غربی در زمینه اجرای تعهدات برجامی‌شان، سیاست خویشتنداری و صبر در پیش گرفته است تا ضمن نشان دادن تعهد کامل خود به توافق برجام، به مثابه چهره‌ای تنش زا در عرصه معادلات بین‌المللی معرفی نشود. ایران حتی در این دوران، تحریم‌های گسترده بین‌المللی و خسارات آن‌ها بر پیکره اقتصاد خود را نیز پذیرفته و سعی داشته تا به طرق دیپلماتیک و حقوقی، منافعش را از توافق برجام استیفا کند. با این حال، قدرت‌های غربی بعضا این رویکرد ایران را به مثابه ضعف این کشور ارزیابی کرده و در مواردی حتی درخواست‌های زیاده خواهانه‌ای نظیر گسترش دامنه بازرسی‌های هسته‌ای و حتی ضرورت گسترش مذاکرات با تهران به مسائلی نظیر توان موشکی و حضور منطقه‌ای این کشور را نیز مطرح کرده اند. در این راستا، اقدام اخیر ایران در افزایش ظرفیت غنی سازی خود به ۲۰ درصد، به طور خاص، سیگنالی قوی از سوی این کشور برای دولت جدید آمریکا به ریاست‌جمهوری جو بایدن و تیم امنیت ملی و سیاست خارجی آن است.
این مساله مخصوصا از آن جهت حائز اهمیت است که در روز‌های اخیر به کرات شاهد بوده‌ایم که افرادی نظیر "آنتونی‌بلینکن" وزیر خارجه دولت بایدن و یا مشاور امنیت ملی او "جک سالیوان"، بر این نکته تاکید داشته‌اند که بازگشت آمریکا به توافق برجام، مشروط به مذاکره ایران در مورد مسائلی نظیر توان موشکی این کشور است. در این راستا، تهران با غنی سازی ۲۰‌درصدی به دولت بایدن به نوعی این پیام را داده که دیگر زمانی برای طرح ادعا‌های جدید نیست و اگر دولت جدید آمریکا نیز بخواهد با ایران غیرسازنده برخورد کند، باید منتظر جواب‌های قاطع تهران باشد. از سویی، ایران با این اقدام خود، عملا به تیم امنیت ملی و سیاست خارجی بایدن این پیام را داده که زمانی نامحدود برای بازگشت به تعهدات برجامی‌شان و منتفع ساختن ایران از مزایایی که باید در چهارچوب برجام از آن‌ها برخوردار باشد، ندارند. بلکه بر عکس، تعلل آن‌ها در این زمینه، می‌تواند تبعات سنگینی برایشان به دنبال داشته باشد و مذاکره مجدد با ایران را به دلیل پیشروی‌های هسته‌ای این کشور، سخت‌تر کند.
ایران و اتخاذ سیاست واقع‌گرایانه در مساله هسته‌ای
متاسفانه معادلات بین‌المللی در جهان کنونی، تا حد زیادی تحت تاثیر آرا و متفکران نظریه واقع‌گرایی روابط بین‌الملل است. این دسته از اندیشمندان بر این باورند که عرصه روابط بین‌الملل، همچون یک جنگل است که به دلیل نبودِ یک قدرت برتر در آن، بازیگران و کشور‌های قدرتمندتر، خود به جای قانون می‌نشینند و هر آنچه می‌خواهند انجام می‌دهند. در یک چنین جهانی، بقا، فقط و فقط مختص قدرتمندترین بازیگرهاست. در این راستا، ایران نیز که همواره هدفِ سیاست‌های واقع گرایانه رقبای منطقه‌ای و قدرت‌های غربی بوده است، در شرایط فعلی سعی دارد با نشان دادن قدرتمندی و توان خود به طرف‌های خارجی در بحث هسته ای، عملا این پیغام را به آن‌ها برساند که باور آن‌ها مبنی بر ضعف جمهوری اسلامی ایران و محیا بودن شرایط برای اخذ امتیازات گوناگون از این کشور، کاملا غلط است و تهران نیز به نوبه خود، گزینه‌های مختلفی جهت پیگیری منافعش دارد.
برخی از کارشناسان جدیدترین اقدام ایران در تقویت برنامه غنی سازی را دو منظوره می‌دانند: یکی داخلی و برای پاسخگویی به فشارهای مجلس برای افزایش غنی سازی به ویژه در واکنش به ترور دکتر فخری زاده، یکی از برترین دانشمندان هسته‌ای این کشور، است. دومی خارجی و به منظور تقویت اهرم فشار ایران در میان آمادگی برای شروع مذاکرات هسته با دولت جدید بایدن است. ریچارد نفیو، محقق ارشد در دانشگاه کلمبیا و یک مقام ارشد پیشین تحریم‌ها که در دولت اوباما در جریان مذاکرات با ایران بود، گفت: «کاملا اینطور به نظر می‌رسد که این موضع گیری در کسب آمادگی پیش از روی کار آمدن بایدن است. طرف ایرانی این نگرانی را دارد که اهرم فشار کافی برای ترغیب آمریکا به بازگشت به تعهدات طبق توافق ندارد.» نفیو افزود: غنی سازی در فردو که به اصطلاح «زمان شکست» ایران برای تولید سوخت کافی در تولید یک بمب هسته‌ای را کاهش می‌دهد، بدین معناست که ایرانی‌ها به طور بالقوه می‌توانند فاصله زمانی تا تولید بمب را که در زمان اجرای برجام یک سال بود و اکنون حدود ۶ ماه است، به حدود یک ماه و نیم کاهش دهند. جهش از سطح فعلی غنی سازی اورانیوم از کمتر از ۵ درصد به ۲۰ درصد یک گام فنی قابل توجه است. داریل کیمبال، مدیر اجرایی انجمن کنترل تسلیحات، گفت: «این بسیار نگران‌کننده است چون برای برنامه هسته‌ای غیرنظامی نیازی به غنی سازی تا ۲۰ درصد نیست. آنها به وضوح در تلاشند تا قدرت خود را در مذاکرات افزایش دهند، اما فکر می‌کنم که این گام بیش از حد بوده و نجات [توافق هسته ای] را به خطر می‌اندازد. آنچه در اینجا اهمیت دارد، سرعت غنی سازی است. انتظار من این است که آنها سرعت خود را با آهنگ مذاکرات با دولت بایدن و [دیگر قدرت‌های کلیدی] تنظیم کنند. بر خلاف آنچه اسرائیل ادعا می‌کند، ایران به سمت بمب اتم نمی رود، بلکه به روشی سنجیده و برگشت پذیر اقدام می‌کند.»

 

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1399/10/22 -  شماره 4829
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۲۰۰۸۷
پرونده «تهران - واشنگتن» به کدام سمت خواهد رفت؟

آمریکا و ایران؛ یک تونل تاریک در پیشرو

روزنامه عرب زبان القدس العربی در یادداشتی به قلم صادق الطائی با اشاره به چالش ایران برای دولت جو بایدن می‌نویسد: ایران پرونده مهمی در سیاست خارجی دولت جو بایدن، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا خواهد بود.

 این روزنامه در ادامه افزوده است: احتمالا سیاست دولت بایدن درباره ایران در سه محور خواهد بود: پرونده اتمی ایران و تلاش برای احیای برجام که ترامپ آن را در عمل نابود کرد. دومین موضوع نفوذ ایران در خاورمیانه از جمله در عراق، سوریه و یمن خواهد بود. سومین پرونده منازعه ایران و اسرائیل که در مسیری پیچیده در همپوشانی با دو پرونده نخست قرار دارد. با این وجود، حساس‌ترین موضوع در این چارچوب قلمداد می‌شود. در نتیجه، تیم  جو بایدن  نیازمند قابلیت سیاستگذاری متمایز و منحصر بفردی درباره برنامه هسته‌ای و موشکی ایران است. از سوی دیگر، بایدن باید دولت دست‌راستی نتانیاهو در اسرائیل را مهار کند؛ دولتی که خواستار حمله نظامی علیه ایران است؛ حمله‌ای که می‌تواند کل منطقه را وارد منازعه کند. مسیر بازگشت آمریکا به برجام آنگونه که در ظاهر و در نگاه نخست به نظر می‌رسد هموار نیست.  جو بایدن  در اظهارات خود و جیک سولیوان مشاور امنیت ملی او از بازگشت به برجام سخن گفته‌اند. این در حالی است که خروج ترامپ از آن توافق وضعیت را پیچیده کرده است.اکنون صدا‌هایی در واشنگتن شنیده می‌شوند که از بایدن می‌خواهند خواستار اعمال اصلاحات و تغییراتی در توافق هسته‌ای شده و شروط و مفادی را به آن بیافزاید تا قابلیت‌های ایران را محدود سازد. در مقابل، ایران تلاش می‌کند تا دست خود را برای مذاکرات احتمالی بعدی قوی‌تر سازد. همچنین، ایران تاکید می‌کند این دولت آمریکا بوده که از توافق و تعهدات بین‌المللی خود تخطی کرده است و از دید ایران نیازی برای ایجاد تغییرات در برجام وجود ندارد و آمریکا باید بدون تغییر به آن بازگردد.ایران همچنین خواستار پرداخت غرامت از سوی آمریکا به دلیل آسیب‌های وارد شده از سوی آمریکا به تهران از زمان خروج واشنگتن از برجام در سال ۲۰۱۸ میلادی شده است. ظریف وزیر خارجه ایران گفته که آن کشور بار دیگر بر سر توافق هسته‌ای مذاکره نخواهد کرد. به نظر می‌رسد زمان بسیار محدود است و تنها پنج ماه زمان به منظور بازگشت دوباره آمریکا به برجام و توافق میان دولت بایدن و روحانی باقی مانده است.بایدن در تاریخ ۲۰ ژانویه مراسم تحلیف خود را برگزار می‌کند و انتخابات ریاست جمهوری بعدی ایران در تاریخ ۱۸ ژوئن برگزار خواهد شد.تمام شواهد حاکی از پیروزی احتمالی محافظه کاران در انتخابات بعدی ایران پس از پایان دو دوره ریاست‌جمهوری روحانی هستند. بازگشت محافظه‌کاران به عرصه قدرت در قوه مجریه همراه با در کنترل داشتن پارلمان توسط آنان مانعی واقعی در مسیر بازگشت آمریکا به برجام خواهد بود.تمام این شواهد نشان می‌دهند که چه مسیر دشواری برای ورود به این تونل تاریک در سال‌های پیش‌رو در برابر بایدن قرار خواهد داشت. یادداشت‌نویس این روزنامه در ادامه می‌نویسد: تلاش بایدن برای عادی‌سازی روابط با ایران باعث نگرانی اسرائیل است. اسرائیل اکنون حمایت بی‌دریغ ترامپ از دولت دست‌راستی نتانیاهو را از دست می‌دهد. همچنین، این ترامپ بود که بر دولت‌های عربی برای عادی‌سازی روابط با اسرائیل فشار آورد. این موارد باعث افرایش فشار بر تیم امنیت ملی دولت بایدن خواهند شد. ایران در سالیان اخیر با حملات نظامی هوایی اسرائیل علیه مواضع آن کشور در سوریه مواجه بود. همچنین، انفجار در تاسیسات هسته‌ای ایران و ترور  شهید محسن فخری‌زاده  دانشمند اتمی ایران نیز احتمالا کار اسرائیل بوده است. ایران تاکنون واکنشی جدی از خود نشان نداده و احتمالا منتظر مشاهده رویکرد بایدن است. همه این موارد موضوع را برای بایدن پیچیده‌تر می‌سازند و علی رغم آنکه او وعده حمایت از اسرائیل و دفاع از آن رژیم در برابر تهدیدات را داده است، اما به خاطر دارد که سیاست‌های اوباما باعث شدند تا رابطه آمریکا و اسرائیل به پایین‌ترین سطح ممکن تنزل یابد.

 

مرگ رسمی برجام هنوز شروع نشده است؛
پیام‌های غنی‌سازی ۲۰ درصدی ایران

گروه سیاسی: رافائل گروسی" دبیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در تازه‌ترین موضع گیری خود در مورد برنامه هسته‌ای ایران تایید کرده که این کشور، غنی سازی ۲۰ درصدی اورانیوم را در تاسیسات غنی سازی فردو، بار دیگر از سرگرفته است. این اقدام ایران، پیشتر نیز از طریق مسئولان سازمان انرژی اتمی این کشور، در نامه‌ای خطاب به دبیر کل آژانس، اطلاع‌رسانی شده بود و در واقع، موضع‌گیری اخیر رافائل گروسی، مبین مطلب تازه‌ای نبود.
با این حال، اینطور به نظر می‌رسد که اقدام جدید ایران در انجام غنی سازی ۲۰ درصدی، که از سال ۲۰۱۵ و پس از امضای توافق برجام، در نوع خود بی‌سابقه بوده، حامل پیام‌ها و سیگنال‌هایی جدی است که تهران سعی دارد آن‌ها را به طرف‌های غربی ارسال کند و آغاز شدن فصل جدیدی از دیپلماسی هسته‌ای کشورمان در مواجهه با کشور‌های غربی را خبر دهد. در این راستا، به برخی پیام‌های اصلی که جمهوری اسلامی ایران سعی دارد از طریق ازسرگیری غنی سازی ۲۰ درصدی، به طرف‌های غربی مخابره کند، می‌توان اشاره کرد:
ایران و مقابله با سیاست وقت‌کشی و بی‌تعهدی اروپا و آمریکا
قدرت‌های غربی از زمان امضای توافق هسته‌ای برجام در سال ۲۰۱۵، بار‌ها و بار‌ها و به طرق مختلف، این توافق را چه در قالب روح و چه متنِ صریح آن نقض کرده اند. در وهله اول، پس از روی کار آمدن دولت جمهوریخواهِ دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۶، وی که برجام را همواره بدترین توافق در کل تاریخ آمریکا ارزیابی می‌کرد، در نهایت کشورش را در سال ۲۰۱۸ از این توافق، به صورت یکجانبه خارج و تحریم‌های گسترده‌ای علیه ایران وضع کرد و در ادامه راه، کشور‌های عضو تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه و بریتانیا)، با بهانه قرار دادنِ آمریکا و اشاره به این نکته که بخش اعظمی از فعالیت‌های اقتصادی آن‌ها با محوریت و نقش آفرینی موثر واشنگتن انجام می‌شود، از عمل به تعهدات برجامی خود طفره رفتند. در ادامه راه نیز، اروپایی‌ها پس از پیروزی بایدن در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا، در چرخشی عجیب، احساس خطر کرده و از آن زمان تاکنون، بار‌ها و بار‌ها در موضع گیری‌های خود، تحرکات هسته‌ای ایران را مورد انتقاد قرار داده و سعی کرده‌اند تا به هر نحو ممکن، ایران را در به اصطلاح نقض برجام، مقصر نشان داده و وزن سهم خواهی‌های احتمالی خود در هرگونه مذاکره آتی با تهران را افزایش دهند. با این همه، اقدام اخیر ایران در ازسرگیری غنی‌سازی ۲۰درصدی، پیغامی روشن به اروپا و آمریکا بود که هر دو گروه باید سیاست‌های مبهم و مقطعی خود را کنار بگذارند و به طور صریح و شفاف در مورد پرونده اتمی ایران، موضع گیری کنند. در واقع، اقدام ایران را می‌توان هشداری مستقیم علیه قدرت‌های غربی و سیاست‌های نادرست آن‌ها در پشت پا زدن به تعهدات برجامی و یا وقت کشی در عمل به انجام تعهداتشان دانست. امری که از موضعی فعال انجام می‌شود و می‌خواهد به غرب این پیام را برساند که هرگونه اقدام مخرب و بی‌تعهدی هسته‌ای آن (در مساله ایران)، تبعات بسیار گزافی برایش به دنبال خواهد داشت.
ایران و ارسال سیگنال به تیم امنیت ملی و سیاست خارجی بایدن
ایران مدت هاست که در مقابل بدعهدی‌های طرف‌های غربی در زمینه اجرای تعهدات برجامی‌شان، سیاست خویشتنداری و صبر در پیش گرفته است تا ضمن نشان دادن تعهد کامل خود به توافق برجام، به مثابه چهره‌ای تنش زا در عرصه معادلات بین‌المللی معرفی نشود. ایران حتی در این دوران، تحریم‌های گسترده بین‌المللی و خسارات آن‌ها بر پیکره اقتصاد خود را نیز پذیرفته و سعی داشته تا به طرق دیپلماتیک و حقوقی، منافعش را از توافق برجام استیفا کند. با این حال، قدرت‌های غربی بعضا این رویکرد ایران را به مثابه ضعف این کشور ارزیابی کرده و در مواردی حتی درخواست‌های زیاده خواهانه‌ای نظیر گسترش دامنه بازرسی‌های هسته‌ای و حتی ضرورت گسترش مذاکرات با تهران به مسائلی نظیر توان موشکی و حضور منطقه‌ای این کشور را نیز مطرح کرده اند. در این راستا، اقدام اخیر ایران در افزایش ظرفیت غنی سازی خود به ۲۰ درصد، به طور خاص، سیگنالی قوی از سوی این کشور برای دولت جدید آمریکا به ریاست‌جمهوری جو بایدن و تیم امنیت ملی و سیاست خارجی آن است.
این مساله مخصوصا از آن جهت حائز اهمیت است که در روز‌های اخیر به کرات شاهد بوده‌ایم که افرادی نظیر "آنتونی‌بلینکن" وزیر خارجه دولت بایدن و یا مشاور امنیت ملی او "جک سالیوان"، بر این نکته تاکید داشته‌اند که بازگشت آمریکا به توافق برجام، مشروط به مذاکره ایران در مورد مسائلی نظیر توان موشکی این کشور است. در این راستا، تهران با غنی سازی ۲۰‌درصدی به دولت بایدن به نوعی این پیام را داده که دیگر زمانی برای طرح ادعا‌های جدید نیست و اگر دولت جدید آمریکا نیز بخواهد با ایران غیرسازنده برخورد کند، باید منتظر جواب‌های قاطع تهران باشد. از سویی، ایران با این اقدام خود، عملا به تیم امنیت ملی و سیاست خارجی بایدن این پیام را داده که زمانی نامحدود برای بازگشت به تعهدات برجامی‌شان و منتفع ساختن ایران از مزایایی که باید در چهارچوب برجام از آن‌ها برخوردار باشد، ندارند. بلکه بر عکس، تعلل آن‌ها در این زمینه، می‌تواند تبعات سنگینی برایشان به دنبال داشته باشد و مذاکره مجدد با ایران را به دلیل پیشروی‌های هسته‌ای این کشور، سخت‌تر کند.
ایران و اتخاذ سیاست واقع‌گرایانه در مساله هسته‌ای
متاسفانه معادلات بین‌المللی در جهان کنونی، تا حد زیادی تحت تاثیر آرا و متفکران نظریه واقع‌گرایی روابط بین‌الملل است. این دسته از اندیشمندان بر این باورند که عرصه روابط بین‌الملل، همچون یک جنگل است که به دلیل نبودِ یک قدرت برتر در آن، بازیگران و کشور‌های قدرتمندتر، خود به جای قانون می‌نشینند و هر آنچه می‌خواهند انجام می‌دهند. در یک چنین جهانی، بقا، فقط و فقط مختص قدرتمندترین بازیگرهاست. در این راستا، ایران نیز که همواره هدفِ سیاست‌های واقع گرایانه رقبای منطقه‌ای و قدرت‌های غربی بوده است، در شرایط فعلی سعی دارد با نشان دادن قدرتمندی و توان خود به طرف‌های خارجی در بحث هسته ای، عملا این پیغام را به آن‌ها برساند که باور آن‌ها مبنی بر ضعف جمهوری اسلامی ایران و محیا بودن شرایط برای اخذ امتیازات گوناگون از این کشور، کاملا غلط است و تهران نیز به نوبه خود، گزینه‌های مختلفی جهت پیگیری منافعش دارد.
برخی از کارشناسان جدیدترین اقدام ایران در تقویت برنامه غنی سازی را دو منظوره می‌دانند: یکی داخلی و برای پاسخگویی به فشارهای مجلس برای افزایش غنی سازی به ویژه در واکنش به ترور دکتر فخری زاده، یکی از برترین دانشمندان هسته‌ای این کشور، است. دومی خارجی و به منظور تقویت اهرم فشار ایران در میان آمادگی برای شروع مذاکرات هسته با دولت جدید بایدن است. ریچارد نفیو، محقق ارشد در دانشگاه کلمبیا و یک مقام ارشد پیشین تحریم‌ها که در دولت اوباما در جریان مذاکرات با ایران بود، گفت: «کاملا اینطور به نظر می‌رسد که این موضع گیری در کسب آمادگی پیش از روی کار آمدن بایدن است. طرف ایرانی این نگرانی را دارد که اهرم فشار کافی برای ترغیب آمریکا به بازگشت به تعهدات طبق توافق ندارد.» نفیو افزود: غنی سازی در فردو که به اصطلاح «زمان شکست» ایران برای تولید سوخت کافی در تولید یک بمب هسته‌ای را کاهش می‌دهد، بدین معناست که ایرانی‌ها به طور بالقوه می‌توانند فاصله زمانی تا تولید بمب را که در زمان اجرای برجام یک سال بود و اکنون حدود ۶ ماه است، به حدود یک ماه و نیم کاهش دهند. جهش از سطح فعلی غنی سازی اورانیوم از کمتر از ۵ درصد به ۲۰ درصد یک گام فنی قابل توجه است. داریل کیمبال، مدیر اجرایی انجمن کنترل تسلیحات، گفت: «این بسیار نگران‌کننده است چون برای برنامه هسته‌ای غیرنظامی نیازی به غنی سازی تا ۲۰ درصد نیست. آنها به وضوح در تلاشند تا قدرت خود را در مذاکرات افزایش دهند، اما فکر می‌کنم که این گام بیش از حد بوده و نجات [توافق هسته ای] را به خطر می‌اندازد. آنچه در اینجا اهمیت دارد، سرعت غنی سازی است. انتظار من این است که آنها سرعت خود را با آهنگ مذاکرات با دولت بایدن و [دیگر قدرت‌های کلیدی] تنظیم کنند. بر خلاف آنچه اسرائیل ادعا می‌کند، ایران به سمت بمب اتم نمی رود، بلکه به روشی سنجیده و برگشت پذیر اقدام می‌کند.»

 

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد