یک کارشناس اقتصادی بااشاره به افزایش شدید نرخ ارز اظهار داشت: برخی از مسئولان همین دولت در گذشته اظهاراتی درباره کنترل بازار داشتند و مدام در فضای مجازی شاهد این هستیم که مسئولانی که گفته بودند با تزریق دلار میتوانیم حتی دلار را به ۵ هزار تومان برسانیم با مبلغ ۵ میلیارد دلار میتوانیم قیمت دلار را به ۴ هزار تومان برسانیم، الان کجا هستند؟ سئوال جامعه این است، این افرادی که در گذشته مدعی بودند و الان مسئولیتی دارند، کجا هستند؟
وحید شقاقی شهری با بیان اینکه مکررا قیمت دلار به عنوان شاخص ارز خارجی در ایران همواره روند صعودی داشته، ادامه داد: علیرغم تلاشهایی که بانک مرکزی و دیگر نهادهای اقتصادی انجام دادند اما در تمام دولتها شاهد تضعیف ارزش پول ملی و افزایش قیمت دلار بودیم. براساس سیاستهای کلی نظام، رهبری و مسئولان تمام دولتها نسبت به حفظ ارزش پول حساس بودند و مکررا در این باره صحبت شده و وعدههایی دادهاند اما نتوانستند ارزش پول ملی را حفظ یا تقویت کنند.
به گزارش ایلنا، وی درباره اظهارات رئیس کل بانک مرکزی مبنی بر غنی بودن منابع و ذخایر ارزی گفت: روسای بانک مرکزی تمام دولتها این جمله مشابه را گفتهاند و موضوع جدیدی نیست. در ایران وقتی درباره ارزهای خارجی صحبت میکنیم مفهوم ذهنی همان دلار است چراکه مردم به سایر ارزهای خارجی توجهی ندارند و توجهها معطوف به دلار است، چون خرید و فروش و ارز حاکم در کشورما دلار است.
وی با بیان اینکه معتقدم قیمت دلار تابع عوامل اقتصادی و سیاسی است اگر عوامل بهبود پیدا نکند شرایط همین خواهد بود و ممکن است بدتر هم شود، گفت: اولین عامل، تورم اقتصادی ایران است و تا زمانی که تورم اقتصادی کشور مهار نشود، همچنان قیمت دلار افزایشی و فزاینده خواهد بود و برآوردها نشان میدهد که نرخ تورم کشور در حالت بدبینانه حتی عددهای بالاتراز ۵۰درصد را ثبت کند.
شقاقی شهری افزود: میانگین تورم شرکای اقتصادی ایران مانند چین، ترکیه، امارات، هند، کره جنوبی و آلمان که شرکای اقتصادی اصلی هستند، ۵ درصد است. بنابراین فاصله تورم اقتصادی ایران با تورم شرکای اقتصادی بیش از ۴۵ درصد است و این به آن مفهوم است که به میزان ۴۵ درصد به قیمت دلار پایان سال ۱۴۰۰ اضافه شود. پایان سال گذشته قیمت دلار حدود ۲۵ هزار تا ۲۶ هزار تومان بود که اگر به این عدد ۴۵ درصد اضافه شود، قیمت دلار تا ۱۰ هزار تومان بالا میرود. وی ادامه داد:فقط عامل شکاف تورمی ایران با شرکای تجاری ایران به تنهایی به بازار ارز فشار میآورد و به تنهایی میتواند توجیه کننده افزایش ۱۰ هزار تومانی دلار باشد. یعنی تنها این تک عامل پایان سال ۱۴۰۱ باعث رسیدن قیمت دلار به ۳۵ هزار تومان میشود.وی تاکید کرد: اما تنها این تک عامل، دخیل نیست و عوامل دیگری هم منجر به رشد قیمت دلار خواهد شد که در محاسبات نرخ دلار باید در نظر گرفته شوند. عامل دوم بحث انتظار تورمی، نااطمینانیها و ریسکهای سیاسی و اقتصادی ایران است که این انتظارات تورمی ملتهب کننده بازار ارز است که از جنس عامل سیاسی و اقتصادی تلقی میشود. عامل سوم در تعیین قیمت دلار تراز تجاری کشور و تراز ارزی کشور محسوب میشود که تراز تجاری و تراز ارزی کشور هم در قیمت دلار اثرگذار هستند.
این کارشناس اقتصادی درباره اثرگذاری عامل تراز تجاری اظهار داشت: تراز تجاری یعنی صادرات غیر نفتی و واردات که همواره با کسری تراز تجاری غیرنفتی مواجه بودیم و با صادرات نفت در سالهای گذشته این کسریهای تجاری غیر نفتی را پوشش میدادیم اما از آنجایی که به واسطه تحریمها صادرات نفت هم با مشکلاتی مواجه شده این کسری ترازهای غیر نفتی خودش را عیان کرده است.شقاقی شهری با بیان اینکه در کنار کسری تراز تجاری غیر نفتی با بحث ناترازیهای ارزی هم مواجه هستیم، ادامه داد: برخی از صادرکنندگان همچنان ارز حاصل از صادرات را وارد کشور نمیکنند یا اینکه عملا در صادرات و واردات خود کم ارزشگذاری یا بیش ارزشگذاری میکنند. برای اینکه ارز خود را به نحوی در سامانه نیما وارد نکنند کماظهاری میکنند در حالی که همین افراد پیش از تحریمها برای استفاده از تشویقها و جوایز صادراتی این رقم را بیشارزشگذاری میکردند.از موضوعات مهم دیگر، بحث واردات قاچاق است. طبق گفته آقای همتی، در دوران ریاست در بانک مرکزی وی مهمان یکی از وزرای کره جنوبی بود و در این دیدار به میزبان اعلام کرد که اگر پولهای بلوکه شده ایران را آزاد نکنید دیگر اجازه واردات از کره جنوبی را نمیدهد و انتظار داشت که این مقام مسئول نسبت به حرفایش حساسیت پیدا کند. وقتی به ایران برگشت با بررسی مقدماتی متوجه شد که بخش عمدهای از کالاهای کره جنوبی به ایران قاچاق میشود و به همین دلیل برای آن مسئول واردات رسمی اهمیت زیادی نداشت.
وی با اشاره به میزان قاچاق در کشور اظهار داشت: حجم قاچاق بین ۱۵ تا ۲۵ میلیارد دلار است و بین محدوده دو عدد برآورد قاچاق میشود و ارز مورد نیاز واردات غیر رسمی از بازار غیر رسمی تامین میشود که بر روی بازار رسمی ارز اثرگذار خواهد بود و بازار ارز آزاد هم سایر بازارها را ملتهب میکند. بنابراین مجموعهای از عوامل کنار یکدیگر هستند که بر روی قیمت دلار به عنوان شاخص ارزهای خارجی در ایران اثر میگذارند و تا زمانی که این عوامل را به صورت علمی و عقلانی بهبود نبخشیم، نمیتوانیم انتظار کنترل نرخ ارز و دلار را داشته باشیم.وی تاکید کرد: جمله درمانی و شعار و روشهای غیرعلمی اصلا پاسخگو نیستند و هر میزان دلار پاشی شود بازار همه آن دلار را میبلعد، چراکه حجم نقدینگی بسیار بالایی در اختیار مردم قرار دارد و به دلیل انتظارات تورمی رو به بالا هر میزان دلاری هم وارد بازار شود، بازار تمام آن را میبلعد و بیفایده است.ارزپاشی شاید یک دوره کوتاه مدت نهایت دو هفتهای بازار را به صورت موقتی تسکین دهد اما این هم سیاست اشتباهی است که اگر به این سمت حرکت کنیم منابع ارزی را هم از دست میدهیم و این یک اقدام بیفایدهای است. هرچه که به بازار تزریق شود، یا وارد صندوق امانات بانکها میشود یا در خانهها ذخیره میشوند چراکه مردم از آینده اقتصاد کشور مطمئن نیستند و وقتی نااطمینانی از آینده اقتصادی زیاد باشد مردم هم به این سمت میروند که قدرت خرید خود را حفظ کنند و برای آن دست به خرید دارایی میزنند که راحتترین دارایی دلار و طلا هستند و در مرحله بعد مسکن و خودرو و در پایان هم بازار سرمایه قرار دارند.
وی با بیان اینکه دولت باید تنها بر روی مساله تورم تمرکز کند، گفت: بارها به مسئولان گفتهایم که دولت باید بر روی کنترل نرخ تورم متمرکز شود. اگر تورم کنترل شود بسیاری از حوزههای اقتصادی درمان خواهد شد. در شرایط تورمی هر سیاست یارانهای و رفاهی حمایتی یا هر سیاست تولیدی به شکست میانجامد. در شرایط تورمی، تولید رشد نمیکند و اتفاقا بازار غیر مولد رشد خواهد کرد و مردم برای انتفاع راحت به سمت سوداگری حرکت میکنند.وی با اشاره به سیاستهای دولت سیزدهم برای کنترل تورم اظهار داشت: دولت در ۹ ماه گذشته سیاستهایی اتخاذ کرده که سیاستهای کنترل تورمی نبود اما شنیدهها حاکی از این است که در جلسه اخیر هیات دولت بحث کنترل تورم مطرح شده و مسئولیت آن به بخشی از اعضای تیم اقتصادی دولت واگذار شده است اما دولت باید از ۹ماه گذشته سیاستها را بر روی کنترل تورم متمرکز میکرد و در این شرایط کار دولت سخت خواهد بود چراکه یکسری سیاستهای تورمی در پیش گرفتهاند که حذف آنها سخت خواهد بود.
وی تاکید کرد: در ۴ سال گذشته تورمهای بالایی را تجربه کردیم به طوری که میانگین تورم در چهار سال گذشته ۳۵ درصد بوده در حالی که میانگین تورم بلندمدت ایران ۲۰درصد است یعنی در این چهار سال میانگین تورم حدود دو برابر تورم بلند مدت اقتصاد ایران است. وقتی در چند سال پی در پی با تورم نرخ بالا مواجه هستیم توان مردم از بین میرود چراکه پس اندازهای مردم تمام میشود و مردم دارایی خود را میفروشند و مصرف میکنند و آن هم به انتها میرسد و دستشان خالی میشود.