این تصور از آنجایی پدید آمده که بر اساس آنچه رسانه عربی از جزئیات پیشنویس مورد نظر اروپاییها که جوزپ بورل چندی قبل در فایننشال تایمز درباره آن نوشته بود، آمده است برخی از خواستههای ایران پاسخ گرفته است. توییت مذاکره کننده ارشد کشورمان مبنی بر اینکه «ما ایدههای پیشنهادی شکلی و محتوایی خود را بهمنظور هموارساختن مسیر برای جمعبندی سریع مذاکرات وین، که با هدف اصلاح یک شرایط پیچیده خسارتبار ناشی از خروج یکجانبه و غیرقانونی آمریکا آغار شده، به طرفهای مقابل ارائه دادیم. ما بهصورت نزدیک با شرکای برجامی خود، بهویژه هماهنگکننده، بهمنظور ارائه فرصتی دیگر به آمریکا برای نشاندادن حسن نیت و مسئولیتپذیری خود کار میکنیم. ایران آماده جمعبندی مذاکرات در مدت زمان کوتاهی است، اگر طرف مقابل نیز آماده اقدام مشابه باشد» نیز امیدوار کننده به نظر میرسید.
در فضای سیاسی و رسانهای ایران اما تا چشم کار میکند، ابهام و تردید است. ما بیش از هر چیز شاهد ابهام و حتی سردرگمی در تیم مذاکرهکننده هستهای هستیم، به این معنی که تصمیم جدی و عزم راسخی برای زندهسازی و احیای برجام از سوی دولت دیده نمیشود. همین است که یک روز از اهمیت رسیدن به توافق خوب و پایدار میگویند و فرداساز غنیسازی بیشتر را کوک میکنند.
این رویه و سیاست یگ گام به پیش و دو گام به پس تیم ایرانی اما طرف مقابل را نیز دچار سوءبرداشت کرده است. چنانکه مدام ادعا میکنند ایران در پی خرید زمان است و به جای آنکه برای احیای برجام به پای میز مذاکره بیاید، به صورت هدفمند در مسیر کاهش تعهدات برجامی یعنی غنیسازی اورانیوم و حتی عبور از نقطه «گریز هستهای» گام برمیدارد!
برخی از تحلیلگران نیز با اشاره به اینکه وضعیت کاملا به نفع به ایران است، این گمانه را ایجاد میکنند که قرار است طرف ایرانی در جریان گفتوگوهای پیش رو بر مواضع خود پافشاری کند. مثلا امیرعلی ابوالفتح در گفتوگویی گفته بود: «اگر همکاری تجاری ایران با روسیه، چین، ونزوئلا، عراق، هند و دیگر کشورها گسترش پیدا کند و بهویژه مبادلات پولی و مالی همشکل بگیرد دیگر جمهوری اسلامی نیازی ندارد که بخواهد پای میز مذاکره امتیازی بدهد تا امتیازی بگیرد. بنابراین الان موضع ایران سرسختانهتر است. گزارشهای رسانههای غربی نشان میدهد که ایران بهرغم همه تحریمها میخواهد پهپاد بفروشد، اقدام به ساخت نفتکش و فروش آن به ونزوئلا کرده و صادرات نفت خود را افزایش داده و ... ازاینجهت به نظر میرسد که زمان به نفع ایران است.»
اینکه دست ایران پر باشد و زمان به نفع ما قطعا خیلی خوب است اما اگر این تصور را ایجاد کند که باید بر خواستههای حداکثری پافشاری کرد، با توجه به مقاومتی که طرف غربی تاکنون کرده و اشاره بورل به اینکه این پیش نویس آخرین فرصت مصالحه است، قدری موقعیت را خطرناک میکند. در واقع یک اشتباه محاسباتی در تیم مذاکره کننده ایران ممکن است که ما را به نتیجهای اشتباه برساند و حاصلش هدر رفتن این فرصت نیز مثل فرصتگفتوها در دوحه شود.
با در نظر گرفتن همه این نکات است که انتظار میرود مقامات مسئول در ایران با نگاهی واقعبینانهتر و سیاستی هوشمندانهتر نسبت به این پیشنهاد اروپاییها واکنش نشان دهند، بلکه این فرصت آخر از دست نرود.بر این اساس امید است، که مذاکرهکنندگان کشورمان ضمن استفاده از شرایط و فرصت برای تامین حداکثر ممکن از منافع ایران، قطار مذاکرات را نیز از ریل خارج نکنند.