«اورت لی» نظریهپرداز مهاجرت در دهه ۱۹۸۰ میلادی معتقد است زمانی که عوامل دافعه (منفی) در مبدا و از سوی دیگر عوامل جاذبه (مثبت) در مقصد بیشتر باشند، احتمال تصمیم به مهاجرت بالا میرود. وی در نظریه خود یکی از عوامل عمده مهاجرت را عوامل مرتبط با منطقه مبدا دانسته و عواملی مانند درآمد کم، کمبود امکانات، توسعه نابرابر را به عنوان مهمترین عامل مهاجرت عنوان میکند. به عنوان نمونه، برخورداری مقصد از وجود امکانات آموزش، اشتغال و درآمد بیشتر در مقایسه با مبدا، مشوق مهاجرت و برعکس، عواملی مانند آلودگی هوا، بالا بودن سطح هزینهها، دوری از خانواده و محیط و فرهنگ بومیاز عوامل دافعه و بازدارنده فرد مهاجر است. به عبارتی دیگر زمانی که عوامل دافعه (منفی) در مبدا و از سوی دیگر عوامل جاذبه (مثبت) در مقصد بیشتر باشند، احتمال تصمیم به مهاجرت بالا میرود.
اکنون مناطق جنوب، جنوبشرق و شرق کشور همراه با تصویری از خشکی، کمآبی و گرما همراه است. اما باید گفت این تصوری بسیار ناشایست و اشتباه از این مناطق کشور است. در منطقه شرق کشور، سیستان تا سه دهه قبل به عنوان انبار غله کشور شناخته میشد و مناطق حاشیه دریاچه هامون و زابل به عنوان قطب کشاورزی و شیلات ناحیه شرق کشور شناخته میشد. چنانچه با نگاهی بر نقشه تقسیمات سیاسی کشور میتوان تراکم روستاها و شهرهای این ناحیه را به وضوح دید. جالب اینكه جنوب سیستان و بلوچستان که همواره در معرض بادهای موسمیاقیانوس هند و جریانات آب سرد اقیانوس هند قرار داشت، سرسبز و به عنوان یکی از قطبهای کشاورزی کشور شناخته میشد. جنوب استان کرمان و شهرهایی چون جیرفت و کهنوج که در آبرفت کوههای مرتفع کرمان (ارتفاعات هزار، لالهزار و جبالبارز) قرار دارد، شرق استان هرمزگان با شهرهایی چون میناب، رودان و حاجیآباد، شرق و جنوب استان فارس با شهرهایی چون، فسا، داراب، استهبان، جهرم و...، استان بوشهر با شهرهایی چون برازجان، آبپخش، سعدآباد و...و استان خوزستان که به عنوان پرآبترین و حاصلخیزترین استان کشور محسوب میشد، جملگی از قطبهای کشاورزی ایران بودند که متاسفانه این روزها به دلیل خشکسالی و بیکاری، بیشترین میزان مهاجرت را به خود اختصاص دادهاند.
نکته قابل تامل در دوره ۱۳۹۵-۱۳۹۰ در مقایسه با دورههای پیشین نیز سهم مهاجرتهای بین اسـتانی و بین شهرستانی درون هر اسـتان است که افزایش یافته و در مقابـل از سهم مهاجرتهـای درون شهرستانی کاسـته شـده اسـت. ایـن بدیـن معناسـت کـه در سرشماری اخیـر، مهاجـران در فواصـل طولانیتر جابهجا شـدهاند. همچنین بر اساس پژوهش انجام شده بر اساس تحلیل دادههای مرکز آمار، مهمترین علت مهاجرت پیروی از خانوار (یک علت کلی و مبهم) است و بعد از آن دلایل مربوط به اشتغال، تحصیل و پایان تحصیل، دستیابی به مسکن مناسبتر، انجام دادن و پایان خدمت وظیفه است. با این همه تامل بر مولفههای یاد شده در پژوهشها و بررسی وضعیت جغرافیایی (جنوب کشور) و فاصله زیاد آن با شهرهای بزرگی مانند تهران و اصفهان، نظریات مهاجرتی و تحلیل آمار مهاجران داخلی کشور در فاصله سالهای ۱۳۹۰ تا ۹۵ نشان میدهد که تعداد زیادی از افراد در کشور از روستاها به شهرها و از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ مهاجرت کردهاند. به گفته «احد وظیفه» رییس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی، استانهای ایلام، سمنان، کرمانشاه و خوزستان، خراسان رضوی و شمالی و گلستان، اصفهان، تهران، قزوین، زنجان، یزد، کرمان، سیستان و بلوچستان، فارس، بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری با خشکسالی شدیدی روبرو هستند.
پس با قرار دادن این عوامل در کنار یکدیگر، نشان میدهد که بسیاری از نقاط ایران و به ویژه نقاط جنوبی که زمانی به عنوان قطبهای بزرگ کشاورزی کشور محسوب میشدند، اکنون با مشکل بزرگی به نام خشکسالی و یا به عبارت بهتر تغییر اقلیم و به تبع آن از دست دادن اشتغال، بروز فقر و در نهایت مهاجرت روبرو هستند و آن چه مشخص است، این است که خشکسالی یکی از عوامل اصلی برای مهاجرت و به همین ترتیب تبعات اجتماعی بعد از آن نظیر رشد حاشیه نشینی، کارگران روزمزد و بروز انواع آسیبهای اجتماعی است؛ به عنوان نمونه درآمد قابل توجه ناشی از قاچاق در شهرهای مرزی، نسلی را تربیت میکند که در شرایط بروز ترسالی و مرتفع شدن مشکل آب، شاید دیگر آنها به کشاورزی روی نیاورده و همین شغل را به نسل بعدی انتقال دهند که این دقیقا یک معضل اجتماعی بسیار بزرگ است که مرتفع کردن آن به زمان طولانی و صرف هزینههای بسیار زیاد در بخشهای مختلف اجتماعی- اقتصادی نیاز دارد. یا اینكه یکی از آسیبهای اجتماعی ناشی از این مساله، بروز پدیده کولبری در مرزهای شرقی و قاچاق کالاست که در مرزهای جنوبی کشور امری رایج شده و تبعات اجتماعی زیادی به همراه دارد. چنانچه طبق پژوهشها، وجود محرومیتهای شدید اقتصادی و میزان بالای بیکاری درمناطق مرزی، تاثیر شگرفی در افزایش عبور غیرقانونی انسان و به تبع آن، قاچاق کالا، مواد مخدر، اسلحه، سوخت، دام و کاهش امنیت مرزها دارد.