«بندر» از دیرباز جایگاه ویژه ای در ادبیات، اقتصاد، تجارت و حتی گسترش بافت شهری در مناطقی داشته که در نزدیکی آن شکل گرفته اند. موقعیتی که گاهی خود به عنوان محور ایجاد یا توسعه ی شهری عمل کرده و باعت شکل گیری و تقویت تمدن شده است. اصولا زندگی بندری یک سبک زندگی خاص و مستقل است که تمام اِلِمانهای یک سیاق جداگانه از حیات آدمیرا دارد با این تفاوت که وابسته به طبیعت هم هست.
یکی از پرآوازه ترین همزیستیهای موفق سده اخیر ایران در این باب، «خرمشهر» و «بندرش» هستند که روی هم رفته با عنوان «بندر خرمشهر» به کار میرود. بندر خرمشهر میراث طلایی ترین دوران تجارت و اقتصاد جنوب غرب کشور است که امروز چون اژدهایی آرام و پس از سالها غرش دمادم در جای خود آرمیده و شاید هم رو به احتضار است. مأمن تجار و دریانوردان در روزهای دور امروز اما چندان برای ملوانان جذاب نیست. بندر خرمشهر در شمال غربی خلیج فارس و در جنوب غربی جمهوری اسلامیایران و در همسایگی جنوب شرقی کشور عراق (مرز زمینی شلمچه) در محل تلاقی رودخانههای اروندرود و کارون در استان خوزستان واقع شده که سابقه ای طولانی در امر تجارت دریایی داشته است. ساخت و بهره برداری از اسکلههای ویژه پذیرش کشتیهای اقیانوس پیما در بندر خرمشهر در سالهای آغازین ۱۳۰۰ شمسی شروع شده و در زمان جنگ جهانی دوم و پس از آن به اوج خود رسید، به طوری که در سالهای قبل از انقلاب اسلامیبندر خرمشهر با داشتن تعداد ۲۰ اسکله یکی از بزرگترین بنادر کشور بحساب میآمد و تنها در سال ۱۳۵۶ چهار میلیون تن کالای عمومیاز طریق این بندر به کشور وارد شده است. بندری که امروز وسعتش ۲۳ کیلومتر مربع است و توسعه ترمینال و ساخت یک ترمینال استاندارد در اراضی به وسعت ۳۰ هکتار را در دستور کار دارد و از مهمترین بنادر کانتینری کشورهای حوزه خلیج فارس محسوب میشود.
بندر خرمشهر در گذشته دروازه ی ۶۵ درصد از کل واردات و صادرات کشور بود و آن قدر پررونق و غنی بود که زمانی که ارتش عراق بندر خرمشهر را اشغال کرد [اولین جایی از خرمشهر که به اشغال عراق درآمد] با انباشت غیرقابل باوری از غنایم روبرو شد. کالاها، خودروها و مواد اولیه صنایع که در سولههای زیادی دپو شده بودند یا در آتش جنگ سوختند یا ارتش عراق آنها را سرقت کرد. ایران تنها توانست پنج شناور لایروب هلندیاش را که وظیفه لایروبی آبراهه اروند را بر عهده داشتند پیش از تسلط عراق به بندر بوشهر منتقل کند. جنگ آنقدر بیرحمانه بر بندر خرمشهر یورش برده بود که شناورها و یدک کشها و کشتیهای پهلو گرفته هم فرصت نیافتند بگریزند. تصاویر حدفاصل کانال دستکند عضدی تا بندر خرمشهر بعد از جنگ بخوبی گواه آن است که لاشه ی بیش از ۱۸۶ مغروقه بزرگ و کوچک، پُر و خالی، داخلی و خارجی با ملوان و بی ملوان چگونه جای جای مسیر آبی را مسدود و خطر آفرین کرده بودند. آسیبی که با گذشت بیش از چهل سازی از آزادسازی خرمشهر هنوز هم کاملا دست از سر بندر برنداشته است.
در حال حاضر کلیه زیرساختهای قبل از جنگ اعم از اسکلهها، انبارها و محوطهها بازسازی شده است. ساختمان اصلی و محوطه بندر خرمشهر در ابتدای جنگ و بحبوحه مقاومت چندین بار بین نیروهای عراقی و ایرانی دست بدست شد و محل شهادت چند نفر از رزمندگان هم هنوز بر پشتبام ساختمان قدیم بندر مشخص است. ساختمانی که دوسال پیش در زمره ی آثار دفاع مقدس، ثبت ملی شد و قرار بود روزی تبدیل به موزه شود. اما همچنان استوار و تکیده محصور در فنسها دقیقا وسط بندر، مانند ژنرالی پیر و فرتوت با درجههایی نامریی است که مشغول پاسبانی از مرز است.
گرچه ماجراهای رشادت بندر خرمشهر فقط در جنگ هشت ساله خلاصه نمیشود و آرامگاه شهید بایندر و همرزمش کمیآن سوتر از محوطه بندر حرفها برای گفتن دارد. شهید غلامعلی بایندر و همرزمش امیرنقدی از نیروی دریایی ارتش در شهریور سال ۱۳۲۰ وقتی فهمیدند ارتش انگلستان قصد نفوذ به خاک میهن را دارد به تنهایی در مقابل آنها مقاومت میکنند و در نهایت طبق وصیت خودشان مبنی بر تدفین در همانجایی که شهید میشوند، روبروی بندر کنونی به خاک سپرده میشوند. آرامگاه شان اگرچه مهجور اما چون نگینی بر تاریخ مقاومت و وطن پرستی خرمشهر میدرخشد.
فرهنگ بندری مردم خرمشهر که از دیرباز با آن دمخور بودند نیز ویژگی مهم دیگری است که سالها در کوچه و خیابانش با دم گرفتن «دختر بندری تو مال منی» تا «تو هوای گرم بندر توی بازار خرمشهر دیدمت با ناشناسی ...» نمود پیدا میکند. ملوانانی که از سفرهای طولانی به خانه بازمیگشتند اکنون پیرمردانی شده اند که با لباس محلی هر روز عصر خود را به شط رسانده تا از روی تفنن و وقت گذرانی هم که شده چند ماهی تازه به خانه ببرند و اگر در راه همصحبتشان شوی از تسلط شان به چند زبان زنده دنیا متعجب میشوی. بندر، در خونِ مردمِ بندری است. اصولا مردمان بنادر در هر کجای جهان باشند خصوصیات مشترکی دارند. ساده زیستند و باهوش. صبورند و قانع .اصالت برایشان مهم است و مهمان نوازی در خونشان. حقیقتا دمخور شدن با دریا و آب، آدم را از نو میسازد. بندر خرمشهر هم این روزها مثل همان ملوانان پیر و پرتجربه است. کوهی از ظرفیتها و تواناییها پشت نام و نشان آرامش قرار گرفته که اگر نگاهی نو و دقیق به آن شود، قطعا سری به سرفرازی مهمترین بنادر امروز کشور و منطقه خواهد داشت.