انتظار بیهوده پدری در آستانه غبار حاصل از فروریختن ساختمانی عظیم و آینده ای مبهم، پرواز روح انسانهایی مدفون زیر آوار، اندوه بازماندگان یک اتفاق تلخ، خونهای پاشیده شده روی قابی با تصویر امدادگر و قابهایی جابه جا کج و صاف، عکسها و تصاویری پر از مفاهیمیاندوهناک که میشود آنها را بر دیوارهای سفید گالری دید و صدای مویه و شیون سوگواری زنان عرب را از درون تابلوها شنید... اینجا هنوز همه چیز مزه خاک میدهد و خون...
کمیبیش از چهل روز است که از واقعه تلخ متروپل میگذرد. واقعهای که از همان ابتدا چندان مورد توجه رسانههای رسمیو دولتی قرار نگرفت، اما در شبکههای اجتماعی بازتاب بسیار زیادی داشت. لحظه به لحظه بر عکسها و فیلمهایی که عمق فاجعه را بیشتر نمایان میکرد اضافه میشد هرکسی مطالب، دیدهها یا شنیدههایش را منتشر میکرد و جا به جا تحلیلهایی بود که حادثه را ارزیابی میکردند. واقعه ای که نهایتا به دلیل فشار افکار عمومی به عزای عمومی دیرهنگامیمنجر شد. رخدادی غمانگیز که جان عدهای از هموطنانمان را زیر آوارهای خود گرفت و کام بازماندگان واقعه را تلخ کرد. طبق آنچه که روانشناسان اجتماعی و جامعه شناسان میگویند، معمولا پس از فروکش کردن اخبار مرتبط با وقایعی تلخ مثل سیل، زلزله، رانش زمین و ریزش ساختمانی مثل متروپل، مردم مصیبت دیده و درگیر با این واقعه اغلب نیازمند سوگ و سوگواری جمعی هستند، تا بلکه بتوانند آثار مخرب روانی این دست و وقایع را هضم کرده یا به فراموشی بسپارند. در این میان، با توجه به فرهنگهای مختلف، این شیوه ابراز غم میتواند بسیار متفاوت باشد؛ از جمله روشهای سوگ جمعی که میتواند موثر باشد، یادآوری و بزرگداشت از دست رفتگان در این حوادث است. جلسات عزاداری، سخنرانی در مورد ابعاد واقعه، نوشتن کتابهای خاطرات و برگزاری نمایشگاهها هر کدام میتواند به نوعی سوگواری برای این واقعه تلقی شود. در اهواز اما شکل این سوگواری شاید به گونهای دیگر رقم خورد. گالری ریم، از دهم تیر ماه و به مدت یک هفته، با همکاری تعدادی از هنرمندان، نمایشگاهی با عنوان «آوار رویا» برپا کرد که مجموعه بود از نقاشیهایی مرتبط با واقعه متروپل. عبدالقهار عامریان، سهام سجیراتی پور، آرزو معرفاوی، سید محسن موسوی، منوچهر ایلیایی، علی عموری، مهدی مهر آرا، خاتون آلبوشوکه، حفیظا... اسدزاده و غزال منیشدی هنرمندانی بودند که آثارشان در این نمایشگاه بر روی دیوار رفت.
امیر عبیداوی مدیر گالری و نمایشگاه گردان «آوار رویا» در مورد شکلگیری این نمایشگاه گفت:«به دلیل محدودیت زمانی که از تهیه فراخوان تا برپایی این نمایشگاه وجود داشت تعدادی از هنرمندان انتخاب شدند تا بر اساس موضوع محوری نمایشگاه (فروریختن ساختمان متروپل در آبادان) طرحهای خود را اجرا کنند. تعداد هنرمندان نسبتا زیاد بود اما به دلیل محدودیت زمان بعضی آثار به نمایشگاه نرسید.» وی در پاسخ به این سوال که آیا حمایتی از سوی نهادهای فرهنگی و ادارات مرتبط با فرهنگ و هنر برای برپایی نمایشگاه صورت گرفت یا نه، اشاره کرد که ما درخواستی برای حمایت نداشتیم. نمایشگاه به صورت خصوصی برپا شد و هنرمندان بنا بر حس وظیفهای که در خود میدیدند و احساسی که ناشی از همدردی قربانیان و بازماندگان بود در این نمایشگاه شرکت کردند.
محسنی یکی از بازدیدکنندگان نمایشگاه در مورد آثار میگوید خودش نقاشیهایی با فضای سوررئال را میپسندد و طرحهای مفهومیخوبی در نمایشگاه وجود دارد که با دیدن آنها به فکر فرو رفته است می گوید علاقهای به نقد آثار ندارد ولی اشاره میکند که وجود دغدغه در مورد حادثه ای مثل متروپل بسیار پر اهمیت است و تبدیل آن به آثار هنری میتواند قابل اعتنا باشد. او امیدوار است فقط مردم تنها بازدیدکنندگان این نمایشگاه نباشند و مسئولین هم در نمایشگاه حضور پیدا کنند تا شاید در آینده مدیران و مسئولان، با دغدغههای بیشتر و نظارتهای موثرتر از رخ دادن حوادث مشابه جلوگیری کنند.او معتقد است که هرچند تنها یک نفر منجر به شکل گیری حادثه متروپل نشده اما اندوه عمیقی که در آثار نمایشگاه وجود دارد میتواند تلنگری باشد برای هر کسی که خودش را در قبال کاری که میکند مسئول بداند.
حمیدی، بازدیدکننده دیگر نمایشگاه، که در روز افتتاح نمایشگاه هم حضور داشته، استقبال در روز افتتاحیه را خوب توصیف میکند و میگوید: هم جمعیت زیادی آمده بود و هم بحثهای خوبی در زمینه آثار بین افراد شکل گرفته بود. او اشاره میکند در این روزها احتمالا خلوت بودن گالری به دلیل وجود گرد و غبار و آلودگی هواست که باعث خانه نشین شدن علاقهمندان به جای حضور در چنین نمایشگاهی شده است و این واقعه را به عنوان «اندوهی آوار بر اندوهی دیگر» یاد میکند.
در حیاط گالری، زیر غبار غروب اهواز دو سه نفری نشستهاند و چای مینوشند و گپ میزنند. میتوان حدس زد که یا سخن از آوار متروپل است و یا صحبت از غباری است که سالهاست بر سر آسمان جنوب آوار شده. ای کاش موضوعات جذاب تر و شاد تری برای گالریگردیهایمان داشتیم.