جدی شدن مذاکرات همواره همراه است با انتشار اظهارنظرهای مختلف و متناقض درباره آن. اما همه این حرف و حدیثها را اطلاع رسانی دانستن، به بیراهه رفتن است؛ کافی است فقط به یک لایه پایین تر از ظاهر این حرفها توجه کنیم؛ بخشی از آنچه همزمان با مذاکرات منتشر میشود، خود قسمتی از بازی مذاکره است. اولیانوف روس در توییتهای یک سال اخیرش چنین میکند؛ او اطلاع رسانی نمیکند بلکه بخشی از روند مورد نیاز دولت خود را در بیرون از اتاق مذاکره پیگیری میکند.
بخشی دیگر از آنچه درباره مذاکرات شنیده میشود، اصلا ارتباطی با مذاکرات ندارد. گوینده این حرفها میخواهد خود را داخل بازی نشان دهد، در حالی که کیلومترها با مذاکرات فاصله دارد. توییت جدید رستم قاسمیاز این دست است؛ او وزیر دولت فعلی است اما هیچ خبری از روند مذاکرات ندارد ولی توییت میزند تا بودنش را به اطلاع عموم مردم برساند! بخش دیگری از حرفها و بخصوص توییتها، تبلیغات بازرگانی است. دوستان سفارش میگیرند و توییت میزنند و پولش را میگیرند. این توییتها نشان دهنده نوع مقاومت و میزان مخالفتهای داخلی با توافق است، اما شاید ارتباط چندانی با پیشرفت مذاکرات نداشته باشد؛ کاسبان تحریم، همواره احتیاط و پیشگیری را مدنظر دارند.
سخنانی که با هدف اطلاع رسانی بیان میشود کدام است؟ واقعیت این است که خیلی نباید منتظر این سخنان بود. سردرگمیو نداشتن استراتژی مشخص در مذاکرات موجب میشود کسی نتواند خبر درستی درباره مذاکرات بدهد. نتیجه این میشود که خبرهای قابل استناد پیرامون مذاکرات خلاصه میشود در «حضور هیات مذاکره کننده در مجلس عزاداری در وین!»